تـــیمـــارِســـتان

سـعی میـکنیـم آهنگـهایِ خـوبی رو بـرای دانلـود ایـنجا قـرار بـدیم!خـوشحـال میـشیـم با نـظـراتتـون کـمکـمون کنیـن

تـــیمـــارِســـتان

سـعی میـکنیـم آهنگـهایِ خـوبی رو بـرای دانلـود ایـنجا قـرار بـدیم!خـوشحـال میـشیـم با نـظـراتتـون کـمکـمون کنیـن

پ نه پ 5

به مامانم میگم: فکر کنم دیگه وقتشه از تنهایی در بیام،هر چی باشه بیست و شش سالمه مامان... میگه: یعنی زن میخوای پدرسوخته؟ میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ یه داداش توپول موپول میخواستم روم نمیشه مستقیم به بابا بگم..

دوستم پشت چراغ به ماشین بغلی گفت خانوم میشه شمارتونو داشته باشم ؟
دختره شصتشو بلند کرد ،بعد رفیقم میگه به نظرت بهم بیلاخ داد؟
گفتم پَـــ نَ پَــــ پیشنهادت خیلی قشنگ بود داره لایک میکنه

دختره داره غرق میشه میگم دستتو بده به من میگه می خوای نجاتم بدی؟!
پَـــ نَ پـَـــ میخوام واست لاک بزنم!

رفتم مرغ فروشی به فروشنده میگم بال دارین، میگه بال مرغ؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ بال هواپیما، چندتا کوچه پایین تر سقوط کردیم میخوام درستش کنم

تو خیابون با دوستم داشتم راه می رفتم ، یارو موتوریه گوشیمو از دستم قاپید
دوستم گفت گوشیتو دزدید ؟ گفتم پـَـــ نَ پـَــ برد سیستم عاملشو آپدیت کنه فردا میاره

بابام با چکش به جای میخ زده به دستم از درد دو متر رفتم آسمون اومدم پایین ...
تازه میپرسه خورد به دستت؟
پَـــ نَ پَـــ یاد گل خداداد عزیزی به استرالیا افتادم، دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم، عجب گلی بود عجب گلی

رفتیم واسه عروسی باغ اجاره کنیم ... یارو میگه جای امن میخای ؟
پَـــ نَ پَـــ یه باغ بده تجاوز خورش خوب باشه مهمونا روش حساب کردن !

پارتی بودیم ... ملت اون وسط داشتن دستارو تکون میدادن و میرقصیدن ...
رفیقم میگه دارن میرقصن!؟
پَـــ نَ پَــــ اینجا گیر افتادن! دارن برای هلیکوپتر امداد دست تکون میدن تا نجاتشون بده

مرغ و از فریزر در آوردم میگه می خوای غذا درست کنی ؟!
پـَـَـ نَ پـَـَــــ خانوادش اومدن از سردخونه میخوان ببرن خاکش کنن....

زنگ زدم ۱۱۰، یارو پرسید اتفاقی‌ افتاده؟ گفتم: پـَـــ نَ پـَـــ شما زنگ نزدید نگران شدم، گفتم حتما اونجا اتفاقی‌ افتاده!!!

بعد از کلی کلنجار رفتن با شریکم بهش گفتم باید از هم جدا شیم ...
میگه یعنی جداً ازهم جدا شیم؟
پَـــ نَ پَــــ من فقط عاشق اینم حرف قلبتو بدونم الکی بگم جدا شیم، تو بگی که نمیتونم

یارو زنگ زده میگه منزل آقای طاهری؟ میگم نخیر.
میگه ااااا اشتباه گرفتم؟
پَــ نَ پَـــ شما درست گرفتی من اشتباه ورداشتم !

تو خیابون مارو دست تو دست باهم دیده ... از این مدلها که مثلاً مُچمونو گرفته ...
با یه لحنی میپرسه دوست دخترتونه ؟
پَـــ نَ پَـــ مامان بزرگمه ... پیش پاتون از اتوشویی گرفتمش

فتم پرنده فروشی میگم آقا قناری‌های نر و مادتون کدومان ؟

میگه میخوای بخری ؟
پَـــ نَ پَـــ مامور منکراتم اومدم ببینم قفسشون یه وقت مختلط نباشه

به دوستم میگم یه ذره حجابتو درست کن ... میگیرن !
میگه کی ؟ پلیس ؟
پَـــ نَ پَــــ دست اندرکاران شبکه فشن تی وی

صبح پاشدم به زور، دارم لباس میپوشم، بابام میگه کلاس داری؟! میگم پـَـَـ نَ پـَـَــــ نگران لباسم شدم پاشدم ببینم هنوز اندازمه یا نه

بسیجیه منو تو دانشگاه دیده میگه شما با فیلتر شکن میرید تو فیس بوک،پَـــ نَ پَــــ سه تا صلوات میفرستیم با کله میریم تو

بهلول

روزی بهلول به حمام رفت، ولی خدمتکاران حمام به او بی اعتنایی نمودند و آن طور که دلخواه بهلول بود او را کیسه ننمودند.

با این حال بهلول وقت خروج از حمام ده دیناری که به همراه داشت یک جا به استاد حمام داد.

کارگران حمامی چون این بذل و بخشش را بدیدند، همگی پشیمان شدند که چرا نسبت به او بی اعتنایی نمودند.

بهلول باز هفته دیگر به حمام رفت. ولی این دفعه تمام کارگران با احترام کامل او را شستشو نموده و بسیار مواظبت نمودند. ولی با اینهمه سعی و کوشش کارگران، بهلول به هنگام خروج فقط یک دینار به آنها داد.

خدمتکاران حمامی متغیر گردیده پرسیدند: سبب بخشش بی جهت هفته قبل و رفتار امروزت چیست؟

بهلول گفت:مزد امروز حمام را هفته قبل که حمام آمده بودم پرداختم و مزد آن روز حمام را امروز می پردازم تا شما ادب شده و رعایت مشتری های خود را بکنید !!!

یک روز عربی ازبازار عبور میکرد که چشمش به دکان خوراک پزی افتاد از بخاری که از سر دیگ بلند میشد خوشش آمد تکه نانی که داشت بر سر آن میگرفت و میخورد !

هنگام رفتن صاحب دکان گفت تو از بخار دیگ من استفاده کردی وباید پولش را بدهی !!!

مردم جمع شدن مرد بیچاره که از همه جا درمانده بود بهلول را دید که از آنجا میگذشت از بهلول تقاضای قضاوت کرد ...

بهلول به آشپز گفت آیا این مرد از غذای تو خورده است؟

آشپز گفت نه ولی از بوی آن استفاده کرده است.

بهلول چند سکه نقره از جیبش در آورد و به آشپز نشان داد وبه زمین ریخت وگفت : ای آشپز صدای پول را تحویل بگیر.

آشپز با کمال تحیر گفت :این چه قسم پول دادن است؟

بهلول گفت مطابق عدالت است : کسی که بوی غذا را بفروشد در عوض باید صدای پول دریافت کند

فردی چند گردو به بهلول داد و گفت: بشکن و بخور و برای من دعا کن.

بهلول گردوها را شکست ولی دعا نکرد.

آن مرد گفت: گردوها را می خوری نوش جان، ولی من صدای دعای تو را نشنیدم!

بهلول گفت: مطمئن باش اگر در راه خدا داده ای خدا خودش صدای شکستن گردوها را شنیده است...!

شخص تنبلی نزد بهلول آمده و پرسید :

می خواهم از کوهی بلند بالا روم می توانی نزدیکترین را ه را به من نشان دهی؟

بهلول جواب داد: نزدیکترین و آسانترین راه : نرفتن بالای کوه است !!!

سخن روز : اگر ذهن خالی، مثل شکم خالی سر و صدا می کرد، انسان ها همیشه به دنبال دانش بودند...

پ نه په 4

تو اتاق عمل نوزاد تازه به دنیا اومده به دستیار میگم چاقو رو بده میگه میخوای بند نافو ببری؟ پَـــ نَ پــَـَـَـــ میخوام رقص چاقو کنم از مامان بچه شاباش بگیرم!!



با دوستم رفتیم باغ وحش،جلوی قفسِ شیر وایسادیم. دوستم میگه:شیرِ؟ میگم:پَــــ نَ پَــــ… گربه اس باباش مرده ریش گذاشته!!!!

رفتم درمونگاه , منشیه میگه : مریض شمایید؟
گفتم پَـــ نَ پــَـَـَـــ من میکروبم , اومدم خودمو معرفی کنم!

با دوستم رازِ بقا میدیدیم بهم میگه:شیرایِ نَر همشون صورتاشون مو داره !!!
گفتم: پَـــ نَ پــَـَـَـــ فقط اونائی که عضو پایگاه مقاومت بسیج جنگلن اینطورین

دوستم پریده تو استخر داد میزنه میگه شنـــا کنم ؟
میگم پَـــ نَ پــَـَـَـــ بزار اهنگ تـایتـانیک بزارم آروم غرق شو..!

اومده تو اتاق ،قابِ عکسِ رو دیوار و دیده میگه : وای داداشتــــــــــــه؟؟؟
میگم: آره
میگه : عکسشـــــــــــــه؟؟؟
میگم پَـــ نَ پــَـَـَـــ خودشه ، گذاشتمش رو دیوار با دمپایی کوبیدم رو صورتش،چسبیده به دیوار!!!

داریم بازیه بارسا و رئالو نیگا میکنیم، دوستم پای تلویزیون خوابش برده بود
مسی که گل رو زد همه پریدن تو هوا و خوشحالی کردن
یه دفعه دوستم از خواب پریدو گفت چرا خوشحالین؟گل شد؟
گفتم پَـــ نَ پــَـَـَـــ ،خرمشهر آزاد شد

سگم رو بردم پیش دامپزشک، منشیش میگه سگتون مریضه؟میگم پـــَ نَ پـــَ خودم هاری گرفتم سگم گفت آشنا داره منو آورد اینجا معالجه کنه.
دارم سبزی خورد می کنم … دستم بریده … میگم مامان چسب داری؟
میگه دستتو بریدی؟!
پَـــ نَ پــَـَـَـــ می خوام کارم تموم شد دوباره سبزیارو بچسبونم!

به دوستم زنگ زدم میگم ماشینم روشن نمیشه میگه استارت میزنی روشن نمیشه؟
میگم پَـــ نَ پَــــ وقتی ازش خواهش میکنم روشن نمیشه

تو صف بربری نوبتم شده یارو میگه بربری میخوای؟
پَـــ نَ پــَـَـَـــ اومدم از شاگردت تایپ یاد بگیرم

کلاغه به روباهه میگه:گفتی آواز بخون که پنیر از دهنم بیافته؟
روباهه میگه: پَـــ نَ پــَـَـَـــ می خواستم واسه آکادمی موسیقی گوگوش ازت تست بگیرم

دختره میگه اگه من برم خارج تو با یه دختر دیگه ای دوست میشی؟
پَـــ نَ پــَـَـَـــ میرم تو اتاقم خودمو حبس می کنم رو دیوارشم می نویسم: شاید این جمعه بیاید … شاید

زنگ زدم به دوست دختر دوستم فوت میکنم میگه مزاحمی؟
میگم پَـــ نَ پــَـَـَـــ نسل جدید کولرهای ال جی هستم با دو سیم کارت مجزا

شمع های ماشینم سوخته,رفتم تعمیرگاه…میپرسه عوضشون کنم؟
پَـــ نَ پــَـَـَـــ فوتشون کن تا صد سال زنده باشی

ازم میپرسه: اگه یه موقعیت بهتری برات جور شه منو ول میکنی؟
میگم: پَـــ نَ پــَـَـَـــ لگد به بختم میزنم بات میمونم تا تو یه موقعیت بهتر برات جور شه منو بپیچونی

به دوستم میگم خودکارو بده میگه چیزی میخوای بنویسی؟
پـَـَـ نَ پـَـَــــ یه زیر شلواری براش گرفتم میخوام ببینم اندازشه یا نه

سر جلسه امتحان به دختره میگم سواله ۸ چی میشه؟میگه تقلب میخوای؟
میگم پَـــ نَ پــَـَـَـــ میخوام ببینم سطح علمیت درچه حد با خانواده بیایم خواستگاریت
رفتم سم بخرم واسه سوسک یارو میگه میخواین سریع بمیره؟ میگم : پـَـــ نــه پـَـــ میخوام شکنجش کنم ازش اعتراف بگیرم!!

دوستم گفت هر وقت نا امید شدی برو کوهستان و داد بزن امیدی هست؟ جواب میاد هستـــ هستـــ هست ….. من هم رفتم کوهستـان و داد زدم امیدی هست؟ جواب اومد پـَـَـ نــه پـَـَــــ پـَـَـ نــه پـَـَــــ پـَـَـ نــه پـَـَـــــ ….!!

۱۸ معمای مرموز و حل نشده جهان!

http://salijoon.ws/mail/900627/moama/Voynich_manuscript1.jpg

 

کتاب وینیچ کتابی دست‌نویس متعلق به قرون وسطی است که مشخص نیست با چه خط و زبانی نوشته شده است. بیش از صد سال است که بسیاری از افراد در سرتاسر دنیا برای شکستن کد این دست نوشته تلاش کردند ولی هیچکدام موفق به فهمیدن آن نشدند! تصاویری که در ورق‌های باقیمانده از این کتاب دیده می‌شود نشان می‌دهد که کتاب در زمینه داروسازی و درمان بیماری‌ها، ستاره شناسی و علوم رمز آمیز و پنهانی می‌باشد.

 

- مثلث برمودا

مثلث برمودا، منطقه‌ای در آب‌های اقیانوس اطلس شمالی واقع شده است که تاکنون شمار زیادی از هواپیماها و قایق‌ها در آن ناپدید شده‌اند. در طی سال‌های بسیار دلایل مختلفی برای این ناپدید شدن‌های اسرارآمیز ارائه شده که از جمله آنها بدی آب و هوا، حمله فضایی‌ها، جابجا شدن زمان و برخی قوانین فیزیک بوده‌اند. هر چند که در بسیاری از گزارشات این اتفاقات پر از اغراق بوده ولی حقیقت این است افراد و اشیای بسیاری در این منطقه مثلث شکل ناپدید شده‌اند و هیچ دلیل محکمی در دست نمی‌باشد، اما نزدیک به ۱۵ سال است که دیگر برمودا خبرساز نشده است.

 

- کفن تورین

کفن تورین یک تکه پارچه کتان است که تصویر یک مرد در آن نقش بسته درحالی که به صلیب کشیده شده است. بیشتر کاتولیک‌ها معتقدند این پارچه، کفن عیسی مسیح می‌باشد. این کفن هم‌اکنون در کلیسای سنت جان در شهر تورین ایتالیا نگهداری می‌شود. با وجود بررسی‌های زیاد هنوز هیچ‌کس نتوانسته توضیح قابل قبولی بر چگونگی چاپ این تصویر ارائه دهد و تاکنون کسی قادر نبوده از روی آن کپی بردارد. آزمایشات رادیوکربن نشان می‌دهد که این تکه پارچه متعلق به قرون وسطی است.

باستان‌شناسان معتقدند این پارچه در قرن چهارم هم وجود داشته، پارچه دیگری نیز موجود است که می‌گویند سر عیسی‌مسیح با آن پوشیده شده بود. پروفسور مارک گاسکین پژوهشگر اسپانیایی در سال ۱۹۹۹ در مورد ارتباط این دو پارچه با یکدیگر تحقیقات مفصل علمی انجام داد. این تحقیقات که بر پایه تاریخ، آسیب‌شناسی، تجزیه خون و لکه‌های روی پارچه‌ها انجام گرفته بود، نشان می‌داد هر دو پارچه در دو زمان مجزا ولی نزدیک به هم سر یک نفر را پوشانده بوده‌اند.

- کشتی ماری سلست

کشتی ماری سلست در سال ۱۸۶۰ در «نووا اسکوتیا» به آب انداخته شد. نام اولیه این کشتی «آمازون» و طول آن ۱۰۳ فوت بود و ۲۸۰ تن وزن داشت. به مدت ده سال ماری سلست پشت سر هم گرفتار حوادث متعددی شد و این کشتی صاحبان مختلفی داشت تا این‌که سرانجام در یک حراجی در نیویورک به قیمت سه هزار دلار فروخته شد. صاحب جدید، تعمیرات اساسی روی آن انجام داد و با نام جدید «ماری سلست» آن را به آب انداخت.

کاپیتان جدید بنجامین بریگز ۳۷ ساله بود که به همراه همسر و تنها دخترش و به اتفاق خدمه سوار کشتی شد و در نوامبر ۱۸۷۲ به سمت ایتالیا راه افتاد. هیچ یک از سرنشینان کشتی هرگز دوباره دیده نشدند. مدتی بعد کشتی سرگردان در اقیانوس پیدا شد و هیچ اثری از خدمه‌اش در آن دیده نمی‌شد ولی هیچ‌کس در آن نبود و تمام مدارک به جز گزارشات روزانه کاپیتان ناپدید شده بود. اوایل سال ۱۸۷۳ دو قایق نجات در اسپانیا به ساحل نشستند. در یکی از آنها جسد یک نفر به همراه پرچم آمریکا بود و در دیگری جسد پنج نفر دیده می‌شد. برخی معتقدند این اجساد بقایای سرنشینان ماری سلست بودند ولی حقیقت این است که هویت این اجساد هیچ وقت کشف نشد.

 

- زمزمه تائوس

زمزمه تائوس یا زمزمه طبیعت در بسیاری از نقاط دنیا شنیده می‌شود. این صدا اغلب در محیط‌های ساکت به گوش می‌رسد و شبیه صدای موتوری است که از فاصله دور می‌آید و بیشتر در ایالات متحده، انگلستان و کشورهای شمال اروپا رخ می‌دهد. هر چند که تاکنون پژوهش‌های بسیاری برای پیدا کردن منبع این صدا و ضبط آن انجام شده ولی هنوز هیچ‌کس نتوانسته به نتیجه‌ای دست یابد.

بلندترین زمزمه تاکنون در شهر کوچک تائوس در نیومکزیکو شنیده شده است. در سال ۱۹۹۷ کنگره آمریکا گروهی از دانشمندان انستیتوهای علمی معتبر این کشور را مامور تحقیق در این زمینه کرد ولی تا به امروز هیچ‌کس علت این صدای زوزه مانند را کشف نکرده است.

 

- جاده بیمینی

در سال ۱۹۶۸ غواصان، صخره‌ای عجیب و زیردریایی را کشف کردند که در نزدیکی جزیره بیمینی شمالی در باهاماس قرار داشت. هنوز هم هستند کسانی که معتقدند سنگ‌های این صخره به طور طبیعی ساخته شده‌ ولی به خاطر نوع نظم غیرمعمول این سنگ‌ها، بسیاری فکر می‌کنند که بخشی از شهر گمشده آتلانتیس می‌باشند. شاید عاملی که بیشتر باعث اسرارآمیز شدن این جاده شده ادگار کایس پیشگو است که می‌گفت : «در سال‌های ۱۹۶۸ الی ۱۹۶۹ بخشی از یک معبد که هنوز کشف نشده است در دریاهای نزدیک بیمینی، عیان خواهد شد.»

دکتر گرگ لیتل باستان‌شناس آماتور در تحقیقات اخیر خود صخره جاده مانند دیگری درست شبیه صخره اولی را در زیر آن پیدا کرد. او معتقد است این صخره‌ها قسمت بالایی یک دیوار قدیمی یا یک اسکله می‌باشند. به هر حال این صخره‌ها هر چه که باشند چندان محتمل به نظر نمی‌رسد که دست طبیعت خود به خود سنگ‌ها، شن‌ها و صدف‌ها را این طور منظم در کنار هم قرار داده باشد.

 

 - مشاهده موجودی عجیب

لاک نس یا لخ نس نام برکه ای در بریتانیا است که سالیان سال است که مردم درباره مشاهده موجودی عجیب در آن هشدار می دهند! تاریخچه مشاهده این موجودات عجیب به قرن شانزدهم برمیگردد ولی یکی از جدید ترین مشاهدات در ۲۲ جولای ۱۹۳۳ رخ داد و زمانی که آقای جرج اسپایسر به همراه همسرش یکی از شگفت انگیزترین موجودات زندگی اشان را جلوی اتومبیل خود دیدند.

این زوج گزارش دادند که این موجود بدن بزرگ و گردن باریک و یک دم بلند داشت! بخاطر سراشیبی جاده متاسفانه موفق به مشاهده قسمتی پایینی بدن حیوان نشدند! این موجود عجیب از جلوی اتومبیل آنها به سمت دریاچه حرکت می کرد!

البته این اولین باری در دنیای امروز نیست که چنین موجود عجیبی مشاهده می شود؛ بارها کشتی های نظامی با دستگاه های ردیابی خود نیز چنین موجودات عجیبی را شناسایی کرده اند و گاها افراد عادی نیز با استفاده از دوربین موفق به عکس برداری و فیلم برداری نیز شده اند؛ اما در تمامی این فیلم ها و عکس ها کیفیت بسیار پایین بوده و هیچ شخصی موفق به شناسایی کامل موجود نشده است.

 

- پا گنده

بیگ فوت یا ساسکواچ به انسانی میمون مانند گفته می‌شود که در نواحی جنگلی شمال غربی اقیانوس آرام و بخشی از بریتیش کلمبیا دیده شده است. برخی کارشناسان بیگ فوت را موجودی تخیلی و برگرفته از افسانه‌ها می‌دانند ولی برخی دیگر به شدت از وجود آن حمایت می‌کنند.

 

- جک قاتل

در اواخر سال ۱۸۸۸ لندن یکی از بدترین و ترسناک ترین روزهای خود را سپری میکرد! قاتلی که خود را Jack The Ripper مینامید شروع به کشتن زن ها در لندن کرد! البته طیف خاصی از زنان و کشتن آنها به شکل خاص! تمامی قربانیان این قاتل زنان فاحشه بودند و قاتل گلوی آنها را بریده و بدن آن ها را مانند تشریح بدن، باز میکرد!

در بسیاری مواقع پلیس دقیقا بعد از پاره شدن بدن قربانی به محل میرسید ولی نمی توانست چیزی پیدا کند! حتی امروزه و با پیشرفته ترین دستگاه های شناسایی پلیس هم این قاتل شناسایی نشد. این قاتل ناشناس موضوع جالبی برای فیلم و کتاب شد، به طوری که بیشتر از ۱۰۰ کتاب مختلف در مورد او نوشتند. تصویری هم که میبینید، نامه ای است که شخصی که خود را قاتل معرفی کرده به یک روزنامه ارسال کرده.

 

- قاتل زودیاک

قاتل زودیاک در اواخر دهه ۱۹۶۰ به مدت ده ماه فعالیت ‌کرد و بعد دیگر هیچ خبری از او نشد، در این مدت او پنج نفر را کشت و دو نفر را زخمی کرد. این دو نفر زخمی نیز به طرز معجزه‌آسایی از مرگ نجات یافتند در حالی که قاتل فکر می‌کرد آنها را کشته است. بعد از هر قتل، قاتل که به زودیاک معروف شده بود به پلیس تلفن می‌کرد و خبر قتل آنها را می‌داد. او در نامه‌های خود به روزنامه‌ها می‌نوشت : من دوست دارم مردم را بکشم. کشتن یک انسان خیلی لذت‌بخش‌تر از حیوانات است چون انسان خطرناک‌ترین حیوان روی زمین می‌باشد. هنوز هم راز قاتل زودیاک برملا نشده است.

 

- زن عجیب

بعد از ترور جان اف کندی، FBI تمامی فیلم ها و عکس های ماجرا را برای پیدا کردن قاتل بازبینی کرد. تنها چیزی که در این فیلم ها خودنمایی میکرد زنی بود که در عکس میبینید! این زن اورکت قهوه ای رنگی پوشیده و یک روسری به سر خود گذاشته، حالت استادن وی نشان میدهد که چیزی جلوی صورت خود دارد که پلیس احتمال میدهد دوربین باشد! در زمانی که به جان اف کندی تیر اندازی شد و تمامی مردم در حال فرار از محل بودند، این زن همچنان در صحنه باقی مانده بود و مشغول فیلمبرداری بود!

پلیس FBI طی بیانیه های متعددی به شکل عمومی خواستار این شد که این زن خود را معرفی کرده و فیلم هایی که گرفته برای پیدا شدن شواهد بیشتر به آنها تحویل دهد ولی هرگز پیدا نشد!

در سال ۱۹۷۰ زنی به نام Beverly Oliver خود را معرفی کرد و گفت که او همان زن است! پلیس طی گفت و گوهایی که با او انجام داد فهمید که در گفتارهای این زن تناقض وجود دارد و احتمالاً دروغ می گوید. تا این لحظه هیچکس نفهمید که این شخص که بوده و آنجا چه می کرده.

 

- نورهای مارفا

نورهای مارفا، نورهایی غیرقابل توضیح هستند که به نورهای ارواح هم معروفند. این نورها در مارفا واقع در ایالت تگزاس دیده می‌شوند. می‌گویند این نورها به اندازه یک توپ بسکتبال هستند و در ارتفاع ۲ متری زمین شناور می‌باشند. نورهای مارفا به رنگ‌های سفید، زرد، نارنجی یا قرمز و گاه سبز و آبی دیده شده‌اند و به سرعت در جهات مختلف حرکت می‌کنند. هنوز هیچ کس از فاصله کاملا نزدیک آنها را ندیده است ولی دانشمندان احتمال می‌دهند این نورها، برق حاصله از تپه‌های کوارتز همان نزدیکی باشد.

 

 - قتل حل نشده کوکب سیاه

در سال ۱۹۴۷ جسد الیزابت شورت که به نحو دهشتناکی دو پاره شده و به شکل ویژه ای قرار گرفته بود، در یک پارکینگ در لس آنجلس کشف شد. معمای این جنایت و جنایات مشابه آن در آن سالها، تا به امروز حل نشده باقی مانده است.

 

 - مهاجران رونوک

در سال ۱۵۸۴ سر والتر رالی به دستور ملکه الیزابت اول به ساحل شرقی آمریکای شرقی رفت تا به وضع مهاجران انگلیسی سامان دهد. بین سال‌های ۱۵۸۵ تا ۱۵۸۷ دو گروه از مهاجران در دو منطقه جای گرفتند و تشکیل مستعمره دادند. یکی از این گروه‌ها به جنگ با قبایل بومی آمریکا پرداخت و پس از مدتی از آنجا که دیگر مواد غذایی و نیروی جنگیدن نداشتند دوباره به انگلستان بازگشتند. گروه دوم با بعضی از قبایل طرح دوستی ریختند ولی این سیاست هم نتیجه‌ای نداشت و بسیاری از آنها کشته شدند.

سرانجام این مهاجران شخصی به نام جان وایت را مامور کردند تا به انگلستان برود و کمک بیاورد. وایت به هنگام ترک آنجا دید که نود مرد، هفده زن و یازده بچه در آن مستعمره زندگی می‌کردند ولی وقتی در سال ۱۵۹۰ وایت دوباره به آمریکا برگشت هیچ اثری از آنها نبود، حتی اثری از دعوا و جنگ هم به چشم نمی‌خورد. این گروه از مهاجران به نام «مستعمره گمشده» معروف شده‌اند و هنوز کسی از ساکنین آن خبری ندارد.

 

 - مرد بالدار

مرد بالدار نام موجودی عجیب است که اوج رویت آن بین سال‌های ۱۹۶۶ و ۱۹۶۷ در ویرجینیای غربی بوده است. در سال ۲۰۰۷ هم گزارش‌هایی مبنی بر رویت آن موجود ثبت شده است. آنها که مرد بالدار را دیده‌اند، می‌گویند این موجود سر ندارد، اما چشمان درشت و سرخی دارد که روی سینه‌اش می‌درخشند. افراد زیادی تاکنون خبر داده‌اند که مرد بالدار را دیده‌اند ولی هیچ عکسی از آن در دست نمی‌باشد.

 

- دی. بی. کوپر

دی.بی.کوپر یا دن کوپر نام مستعاری است که به یک هواپیماربا داده شده است. دن کوپر در تاریخ ۲۴ نوامبر سال ۱۹۷۱ یک هواپیمای بویینگ ۷۲۷ را ربود و پس از دریافت ۲۰۰ هزار دلار در حالی که هواپیما بر روی اقیانوس آرام پرواز می‌کرد از آن پایین پرید. هیچ‌کس نمی‌داند کوپر از آن پرش جان سالم به در برد یا نه، ولی در سال ۱۹۸۰ یک پسر بچه هشت ساله ۵۸۰۰ دلار اسکناس بیست دلاری خیس را در ساحل رودخانه کلمبیا پیدا کرد که شماره سریال آنها با شماره سریال پول‌هایی که به کوپر داده شد، یکی بود. همین اتفاق باعث شد که از آن پس در هواپیماها ردیاب فلزی کار بگذارند.

 

- ال چوپاکابرا

ال چوپاکابرا ( مکنده خون بز ) بیشتر در کشورهای آمریکای لاتین دیده شده است و احتمالا موجودی سنگین وزن با جثه‌ای کوچک‌تر از خرس می‌باشد که یک ردیف فلس شبیه دایناسورها از پشت گردن تا محل درآمــدن دم روی بـدن خود دارد. این نام لاتین به این دلیل بر روی آن گذاشته شده که به گفته شاهدها این موجود حیوانات به ویژه بز را می‌کشد و خون آنها را می‌مکد. می‌گویند این موجود صورتی شبیه سگ یا پلنگ، زبان دراز نوک تیز و دندان‌های بزرگی دارد و بویی شبیه بوی گوگرد بر جای می‌گذارد و به هنگام خطر چشمانش قرمز رنگ شده و می‌درخشند.

 

- کنت سن ژرمن

کنت سن ژرمن نجیب‌زاده‌ای ماجراجو، مخترع، دانشمند آماتور، نوازنده ویلون، آهنگساز آماتور و بالاخره مردی اسرارآمیز بود. او در زمینه علم کیمیاگری هم مهارت‌هایی داشت و مردم او را مرد شگفت‌انگیز می‌نامیدند. هیچ کس نفهمید او از کجا آمده بود. وی بدون هیچ ردپایی هم ناپدید شد، اما پس از آن چندین سازمان پنهانی و اسرارآمیز او را الگوی خود می‌دانستند. در سال‌های اخیر هم چندین نفر ادعا کرده‌اند کنت سن ژرمن هستند.

الفبای زندگی

الفبای زندگی ...!

الف: اشتیاق برای رسیدن به نهایت آرزوها

ب: بخشش برای تجلی روح و صیقل جسم

پ: پویایی برای پیوستن به خروش حیات

ت: تدبیر برای دیدن افق فرداها

ث: ثبات برای ایستادن در برابر باز دارنده ها

ج: جسارت برای ادامه زیستن

چ: چاره اندیشی برای یافتن راهی در گرداب اشتباه

ح: حق شناسی برای تزکیه نفس

خ: خودداری برای تمرین استقامت

د: دور اندیشی برای تحول تاریخ

‌ذ: ذکر گویی برای اخلاص عمل

ر: رضایت مندی برای احساس شعف

ز: زیرکی برای مغتنم شمردن دم ها

ژ: ژرف بینی برای شکافتن عمق درد ها

س: سخاوت برای گشایش کار ها

ش: شایستگی برای لبریز شدن در اوج

ص: صداقت برای بقای دوستی

ض: ضمانت برای پایبندی به عهد

ط: طاقت برای تحمل شکست

ظ: ظرافت برای دیدن حقیقت پوشیده در صدف

ع: عطوفت برای غنچه نشکفته باورها

غ: غیرت برای بقای انسانیت

ف: فداکاری برای قلب های درد مند

ق: قدر شناسی برای گفتن ناگفته های دل

ک: کرامت برای نگاهی از سر عشق

گ: گذشت برای پالایش احساس

ل: لیاقت برای تحقق امید ها

م: محبت برای نگاه معصوم یک کودک

ن: نکته بینی برای دیدن نادیده ها

و: واقع گرایی برای دستیابی به کنه هستی

ه: هدفمندی برای تبلور خواسته ها

ی: یک رنگی برای گریز از تجربه دردهای مشترک

اس ام اس های ویژه تبریک عید سعید فطر

عید فطر، روز چیدن میوه های شاداب استجابت مبارک باد

 

********************

 

استشمام عطر خوش بوی عید فطر از پنجره ملکوتی رمضان گوارای وجود پاکتان

و صد شکر که این آمد و صد حیف که آن رفت...


 

********************

 

وقتی یادم میاد خیلی ها بودن که پارسال آخرین ماه رمضونشون رو تجربه کردن، دلم میگیره.... آخه شاید این بار نوبت من باشه که آخرین مهمونی ماه رمضون رو تجربه کنم...

 

********************

 

خدایا به ما توفیق ده تا از کسانی باشیم که حاصل دسترنج یکماه ی خود را در رمضان، از این به بعد هم حفظ کنیم.(آمین)

 

اس ام اس عید فطر

 

و چقدر سخت است که این عزیزترین عید را بدون آن عزیزترین غایب از نظر بگذرانیم .... اللهم عجل لولیک الفرج

 

********************

 

با پایان یافتن ماه رمضان، درهای رحمت خداوند بسته می شوند، مواظب باش لای در گیر نکنی!

 

********************

 

عید فطر مبارک. الان جلوی آینه بودم ماهو دیدم.

 

********************

 

کجایی؟؟ همه دارن رو پشت بوم دنبالت میگردن

آخه ماه من میخوان ببینن فراد عیده یا نه

 

اس ام اس عید فطر

 

می تونی چشماتو ببندی و منو تو ذهنت تصور کنی؟

...تونستی؟...


 

********************

 

به شما تبریک می گم! شما ماه رو دیدید! عید سعید فطر مبارک.


 

********************

 

حلول ماه شوال و عید سعید فطر مبارک باد!


 

********************

 

این عید فرخنده را به همگی شما عاشقان و دلدادگان صیام تبریک و تهنیت عرض می نمایم.

 

اس ام اس عید فطر

 

همیشه وقتی مهمونی ها تموم میشه، حس غریبی دارم...

چه برسه به این دفعه که مهمونی خدا داره تموم میشه...

خدایا خیلی سعی کردم قدر این مهمونی رو بدونم ولی بازم احساس می کنم نتونستم...

یعنی سال بعد هم ما رو دعوت می کنی؟

 

********************

کم کم غروب ماه خدا دیده می شود

صد حیف ازین بساط که برچیده می شود

در این بهار رحمت و غفران و مغفرت

خوشبخت آنکسی ست که بخشیده می شود

عید شما مبارک

 

********************

 

خداحافظ ای ماه غفران و رحمت

خداحافظ ای ماه عشق و عبادت

خداحافظ ای ماه نزدیکی بر آرزوها

خداحافظ ای ماه مهمانی حق تعالی

خداحافظ ای دوریت سخت و جانکاه

خداحافظ ای بهترین ماه الله


 

********************

 

خدایا! خروج از ماه مبارک را برای ما مقارن با خروج از تمامی گناهان قرار بده.. آمین .

 

اس ام اس عید فطر

 

حلول ماه عید و شادی مسلمین است.

پایان ماه روزه، برای صائمین است

نشاط و افتخار و شادی و سربلندی

از محک الهی برای مؤمنین است

 

********************

 

عید سعید فطر و پایان ماه صیام

بخواهیم از خدای ذو الجلال و الکرام

که تا سال آینده، صفا و پاکی دل

حفظ بشه و نباشیم از انسانهای غافل

 

********************

 

کم کم غروب ماه خدا دیده می شود .......... صد حیف از این بساط که برچیده می شود


 

********************

 

در این بهار رحمت و غفران و مغفرت .......... خوشبخت آن کسی ست که بخشیده می شود

 

اس ام اس عید فطر


 

رمضان آمد و روان بگذشت .......... بود ماهی به یک زمان بگذشت


 

********************

 

مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو ؛ یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو .... آیا چیزی قابل درو در این رمضان کاشته ایم؟

 

********************

 

من کنون روز جاوید گرفتم ز جهان ؛ گر شما در هوس عید بقایید همه .

 

********************

 

بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد ؛ هلال ماه به دور قدح اشارت کرد .

 

اس ام اس عید فطر

 

ثواب روزه و حج قبول ، آن کسی برد ؛ که خاک میکده عشق را زیارت کرد .

 

********************

 

شهر صیام رفت و توبه نمودم ولی چه باک ؛ با رؤیت هلال روی تو افطار می کنم.

 

********************


 

چه زود رفت این رمضان عمر ما ...... پس ، بر لب جوی نشین و گذر عمر بین .


 

********************


 

عید فطر مبارک. الان جلوی آینه بودم ماهو دیدم

 

اس ام اس عید فطر

 

حلول ماه شوال و عید سعید فطر مبارک باد!


 
********************
 

این عید فرخنده را به همگی شما عاشقان و دلدادگان صیام تبریک و تهنیت عرض می نمایم.

 

********************

 

به دلیل استقبال بی نظیر شما روزه داران عزیز, عید فطر به تعویق افتاده و ماه رمضان تا یک ماه دیگر تمدید گردید!

 

********************

 

بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد / هلال ماه به دور قدح اشارت کرد
ثواب روزه و حج قبول آن کسی برد / که خاک میکده عشق را زیارت کرد . . .

 

********************

عید است و دلم خانه ویرانه، بیا

این خانه تکاندیم ز بیگانه، بیا

یک ماه تمام مهیمانت بودیم

یک روز به مهمانی این خانه بیا

عید سعید فطر مبارک

 

********************

 

بیا که ترک فلک خوان روزه غارت کرد / هلال ماه به دور قدح اشارت کرد

ثواب روزه و حج قبول آن کسی برد / که خاک میکده عشق را زیارت کرد . . .

 

********************

 

خبردار شدم از امشب ماه گرفتگى شروع می شه!

متاسفم که باید بگم اگر منو بگیرن حالا حالاها باید روزه بگیرى!

 

********************

 

عید سعید فطر، عید آسودگی از آتش غفلت و رهیدگی از زنجیر نفس

بر میهمانان حضرت حق مبارک باد . . .

 

********************

 

تا ز رویت گرفته ام روزه

جز به یادت نکرده ام افطار

چقدر سخت است که این عزیزترین عید را بدون آن عزیزترین غایب از نظر بگذرانی

اللهم عجل لولیک الفرج

 

********************

 

خداحافظ ماه پروردگار الرحمن الراحمین

خداحافظ ماه لحظه های افطار و سحر

خداحافظ ماه نعمت و رحمت و برکت

خداحافظ ماه شب های نورانی قدر . . .

 

********************

 

رمضان آمد و روان بگذشت

بود ماهی به یک زمان بگذشت

شب قدری به عارفان بنمود

این معانی از آن بیان بگذشت . . .

عید فطر بر شما مبارک

 

********************

 

عید سعید فطر و پایان ماه صیام، بخواهیم از خدای ذو الجلال و الکرام،

که تا سال آینده، صفا و پاکی دل، حفظ بشه و نباشیم از انسانهای غافل

 

********************

 

عید سعید فطر و پایان ماه صیام

بخواهیم از خدای ذو الجلال و الکرام

که تا سال آینده، صفا و پاکی دل

حفظ بشه و نباشیم از انسانهای غافل

 

********************

 

حلول ماه عید و شادی مسلمین است

پایان ماه روزه، برای صائمین است

نشاط و افتخار و شادی و سربلندی

از محک الهی برای مؤمنین است . . .

 

********************

 

خدایا به ما توفیق ده تا از کسانی باشیم که حاصل دسترنج یک ماه ی خود را در رمضان

از این به بعد هم حفظ کنیم.

(آمین)

 

********************

 

نغمه ریزید غیاب مه نو آخر شد

باده خرم عید است که در ساغر شد

روز عید است ، سوی میکده آیید به شکر

که ببخشند هر آنکس که در این دفتر شد . . .

 

********************

 

خدایا به تو پناه می برم اگر این ماه تمام بشود و من را هنوز نبخشیده باشی . . .

 

********************

 

قـربان هـلالت بـروم ای مـه شـوال

آورده ام از فـرط خوشـی در دو سـه تـا بـــال

ســی روز به امید وصالت سپری شد

خـم شد کمرم در رمضان همچو یکی دال

انســان از ایـــن روی بُـــود شـاد در این روز

چون باز شکم در جلــو واوسـت به دنبال . . .

 

********************

 

عید فطر ضیافتی است برای پایان این میهمانی

عید فطر پاداش افطارهای خالصانه و بجاست

عید فطر قبولی انفاقهای به قصد قربت است

عید فطر پایان نامه دوره ایثار و گذشت است . . .

 

********************

 

عید واقعی آن وقتی است که انسان رضای خدا را به دست بیاورد، پس درون خودمان را اصلاح کنیم.

 

آیا می دانستید...!

آیا می دانید تقریبا یک سوم وزن یک زن و یک دوم وزن یک مرد را ماهیچه تشکیل می دهد.

 

آیا می دانید ۳۰ برابر جمعیتی که امروزه بر روی کره زمین است در زیر خاک مدفون اند...

 

آیا می دانید با یک مداد می توان خطی به طول ۵۶ کیلومتر کشید.

 

آیا می دانید عقرب ها تنها موجوداتی هستند که اشعه رادیواکتیو تاثیری بر آنها ندارد.

 

آیا می دانید عقرب ها دو دشمن دارند که یکی از آن ها یک نوع سار و دیگری مگس است.

 

آیا می دانید شیشه به ظاهر جامد است ولی مایعی است که با سرعت بسیار کند حرکت می کند.

 

آیا می دانید اولین راه شوسه و زیرسازی شده در جهان توسط داریوش ساخته شد.

 

آیا می دانید نور می تواند در یک ثانیه ۷٫۵ دور، دور زمین بچرخد.

 

آیا می دانید اگر تمام رگ های خونی را در یک خط بگذاریم تقریبا ۹۷۰۰۰ کیلومتر می شود.

 

آیا می دانید سرعت صوت در فولاد ۱۴بار سریع تر از سرعت آن در هواست.

 

آیا می دانید وقتی مگس بر روی یک میله فولادی می نشیند به اندازه ۲میلیونیم میلیمتر خم می شود.

 

آیا می دانید فشار در مرکز خورشید تقریبا ۷۰۰ میلیون تن بر ۵/۴ مترمربع است.

 

آیا می دانید طول عمر مردم سوئد و ژاپن از دیگر ملل جهان بیشتر است.

 

آیا می دانید داغ ترین نقطه زمین در دالول اتیوپی است که دمای هوا در سایه ۹۴ درجه است.

 

آیا می دانید ۱ لیتر سرکه در زمستان سنگین تر از تابستان است.

 

آیا می دانید ۶۰ درصد از ماهواره های جهان، نظامی و ۴۰ درصد بقیه غیرنظامی است.

 

آیا می دانید در هر ثانیه ۵۰۰۰ بیلیون بیلیون الکترون به صفحه TV برخورد می کند تا تصویر را ایجاد کند.

 

آیا می دانید یک بیلیون برابر با میلیون ضرب در میلیون است.

 

آیا می دانید شانس شبیه بودن دو اثر انگشت ۱ به ۶۴ میلیارد است.

 

آیا می دانید یک گالن روغن سوخته، می تواند تقریبا ۱ میلیون گالن آب تمیز را آلوده کند.

 

آیا می دانید خوردن ۱ سیب اول صبح، بیشتر از قهوه باعث دورشدن خواب آلودگی می شود.

 

آیا می دانید قدیمی ترین آدامسی که جویده شده، متعلق به ۹۰۰۰ سال پیش بوده است.

 

آیا می دانید اسکیموها هم از یخچال استفاده می کنند، منتها برای محافظت غذا در مقابل یخ زدن.

 

آیا می دانید جویدن آدامس هنگام خردکردن پیاز مانع از اشک ریزی شما می شود.

 

آیا می دانید در ۴۰۰۰ سال قبل، هیچ حیوانی اهلی نبود.

 

آیا می دانید به طور متوسط روزانه ۱۲ نوزاد به خانواده ها اشتباه داده می شوند.

 

آیا می دانید هیچ کس نمی داند چرا صدای اردک ها اکو نمی شود.

 

آیا می دانید سس کچاپ در سال ۱۸۳۰ به عنوان یک دارو به فروش می رفته است.

 

آیا می دانید لئوناردو داوینچی ۱۰ سال طول کشید تا لب های مونالیزا را نقاشی کند.

 

آیا می دانید وقتی پاهایتان را آرام بالا بیاورید و به پشت بخوابید در ماسه فرو نمی روید.

 

آیا می دانید اکثر افراد در کمتر از ۷ دقیقه خوابشان می برد!

 

آیا می دانید یک انسان ۸ ثانیه بعد از قطع گردن هنوز به هوش است.

 

آیا می دانید سالی ۵۰۰ شهاب سنگ به زمین برخورد می کنند.

 

آیا می دانید خورشید روزی ۱۲۶۰۰۰ میلیارد اسب بخار انرژی به زمین می فرستد.

 

آیا می دانید کوچک ترین زمین فوتبال ساخته شده یک بیست هزارم یک تار مو است.

 

آیا می دانید با دویدن می توان مسافر زمان بود و کسری از ثانیه از دیگران بیشتر عمر کرد.

 

آیا می دانید ۵۶ درصد افرادی که چپ دست هستند، تایپیست اند.

 

آیا می دانید برای تولید ۱ لیتر بنزین ۲۳٫۵ تن گیاه در گذشته مدفون شده است.

 

آیا می دانید هر ۱ دقیقه نسل یک موجود زنده منقرض می شود.

 

آیا می دانید داوینچی با یک دست می نوشت و با دست دیگر نقاشی می کشید.

 

آیا می دانید گوش و بینی در تمام طول عمر رشد می کنند.

 

آیا می دانید آب دریا بهترین ماسک صورت است.

 

آیا می دانید در ساخت برج ایفل ۲٫۵ میلیون پیچ و مهره به کار رفته است.

 

آیا می دانید بینی انسان قادر به تشخیص ۱۰۰۰۰ نوع بوی مختلف است.

 

آیا می دانید انرژی که خورشید در ۱ ثانیه تولید می کند برای مصرف ۱ میلیون سال زمین کافی است.

 

آیا می دانید غیرممکن است که بتوانید با چشم باز عطسه کنید.

 

آیا می دانید ما در طول زندگیمان ۱۸ کیلو پوست می اندازیم.

 

آیا می دانید رنگ مورد علاقه ۸۰ درصد آمریکایی ها آبی است

تفاوت گفتاری پسر و دختر در پای تلفن و بعد از آن

 
گفتگوی دو دختر پای تلفن: سلام عشقم، قربونت برم. چطوری عسل؟ فدات شم... می بینمت خوشگلم... بوس بوس بوس
 
گفتگوی دو پسر پای تلفن: بنال... بوزینه مگه نگفتی ساعت چهار میای؟ د گمشو راه بیفت دیگه کره خر
 
بعد از قطع کردن تلفن :
دخترها: واه واه واه !!! دختره ایکپیریه بی فرهنگ چه خودشم میگیره اه اه اه انگار از دماغ فیل افتاده حالمو بهم زد
 
پسرها: بابا عجب بچه باحالیه این ممد خیلی حال میکنم باهاش خیلی با مرامه

10 روش مبارزه با کچل شدن (طنز)

1. همیشه سر خود را با تیغ بتراشید. طبق قانون بقای ماده، اگر مویی درنیاید، چیزی هم برای ریختن نخواهد بود. با این تمهید دیگر کچل نمی‌شوید؛ فقط تمام عمر بی‌مو خواهید بود.

 

2. یکی از دلایل ریزش مو، تغذیه نامناسب است. با توجه به ارزانی بی‌دلیل ارزاق، حتما در وعده‌های اصلی یا میان‌وعده‌های خود، از موادغذایی مقوی مانند مغز ران، چنجه، شاه میگو، لابستر، شنیسل پری دریایی و... استفاده کنید. اگر مانع ریزش موی سرتان نشوند، باعث خیلی چیزهای دیگر خواهند شد.

 

3. اگر موهای حساسی دارید، برایشان موسیقی ملایم پخش کنید. تحقیقات نشان داده موهایی که روزی دو تا سه ساعت در معرض موسیقی قرار می‌گیرند، حساسیتشان برطرف می‌شود؛ یعنی کلا بی‌حس می‌شوند. برای اینکه موهایتان جان سگ پیدا کنند و دیگر با انبر هم نشود آنها را کند، برایشان روزی دو ساعت این آهنگ را پخش کنید: همه چی آرومه/ من چه‌قدر خوشحالم!

 

4. بدون کلاه‌خود برنامه‌های شاد و مفرح تلویزیون را تماشا نکنید. تحقیقات یک کارشناس چینی که دیپلم ردی دارد نشان داده هفتاد درصد کسانی که تلویزیون می‌بینند، ناخودآگاه نیمی از موی سرشان را می‌کنند.

 

5. سر جای پارک، گیس و گیس‌کشی نکنید. همیشه مطمئن باشید بعد از یک ساعت جای پارک پیدا می‌شود؛ ولی موهایتان را که لای انگشت همشهری محترم باقی‌ مانده با هیچ چسبی نمی‌توانید دوباره سرجایش بچسبانید.

 

6. اگر پیک‌موتوری هستید، از گذاشتن کلاه ایمنی خودداری کنید. آدم مخش روی آسفالت بپاشد، بهتر است تا کچل بشود. بررسی‌های یک دانشمند کچل روس نشان داده امکان کچل‌شدن کله‌ای که روی جدول پاشیده حوالی صفر است.

 

7. سرخ‌پوست کچل تاکنون گزارش نشده است. هر چه سریع‌تر رنگ پوستتان را عوض کنید. البته مطالعات یک انستیتوی کچل درمانی در گوانگجو ثابت کرده با سیلی صورت را سرخ نگه داشتن باعث مودارشدن نمی‌شود.

 

8. خواننده شوید. تا امروز به جز یک مثال نقض، خواننده کچلی دیده نشده؛ اما شنونده کچل تا دلتان بخواهد دیده شده است.

 

9. سرمربی شوید. فوتبال معجزاتی دارد که آدم انگشت به دهان می‌ماند. مشاهده شده طرف در دوران بازیکن‌بودن مو نداشته؛ ولی تا شده سرمربی، یک‌دفعه گیس گلابتون شده است.

 

10. از مالیدن قیر داغ روی پوست سرتان با بیل غیربهداشتی جدا خودداری کنید. چی؟ کدام آدم عاقلی با بیل غیربهداشتی این کار را می‌کند؟ یعنی می‌فرمایید آدم‌های نادان اگر کچل بشوند، اشکالی ندارد؟ آیا می‌دانید آدم نادان کچلی که بیل غیربهداشتی هم دستش باشد، چه‌قدر می‌تواند امنیت جامعه را به خطر بیندازد؟ این را وقتی می‌فهمید که در آرامش مشغول برنزه‌کردن باشید، یک‌دفعه چشم باز کنید و ببینید یک آدم نادان کچل بیل به دست بالای سرتان ایستاده! پس توصیه‌های ایمنی را جدی بگیرید.

13 چیزی اصلا درباره وزن خود نمی دانستید

1. وزن واقعا ژنتیک است.
هنگامی که دانشمندان اولین بار آن را در موشهای چاق ویژه ای کشف کردند، آنها آن را به سادگی "ژن چاقالو" نام نهادند. سالها بعد، هنگامی که ژنوم انسان را برای یافتن نشانگانهایی که سبب آسیب پذیری بیشتر در برابر دیابت نوع 2 می شوند، جستجو می کردند، ژن چاقالو( که اکنون با نام مؤدبانه تر FTO نامیده می شود) در آنجا هم خود را نشان داد. در واقع آشکار شد که افراد دارای دو رونوشت از این ژن، نسبت به آنهایی که این ژن را ندارند با احتمال 40% بیشتر در معرض ابتلا به دیابت نوع 2 و 60% بیشتر در معرض دچار شدن به چاقی هستند. همچنین افرادی که فقط یک رونوشت از این ژن را دارا هستند، نیز دارای اضافه وزن هستند.

اکنون دانشمندان بر این باور هستند که تعداد زیادی ژن چاقی وجود دارد. دکتر کلود بوچارد مدیر اجرایی مرکز تحقیقات پزشکی پنینگتون در دانشگاه ایالتی لوئیزیانا می گوید: ممکن است تا 100 ژن مرتبط با چاقی وجود داشته باشد، که هریک مسبب اضافه کردن یکی دو پوند(هر پوند 454 گرم است) به وزن انسان می شود. اگر توجه کنیم که در این شرایط چقدر کالری بیشتری باید بسوزانیم، این مقدار قابل ملاحظه می شود.

حدود 16% کل افراد دارای دو رونوشت از ژن FTO هستند و نیمی از ما دارای یک رونوشت این ژن هستیم. تاکنون دانشمندان فکر می کردند که دیگر ژنهای افزایش چاقی، در مقایسه با FTO اثر کوچکتری دارند. خبر خوب؟ یک زمینه ی ژنتیکی لزوما یک حکم ابدی نیست، بوچارد می گوید: ورزش کردن منظم و مرتب این ریسک را رفع می کند.



2- برخی مردم دارای سلول های چربی بیشتری هستند

و محدوده ی این تفاوت خیلی گسترده است، مثلا بعضی ها تا دوبرابر دیگران سلول چربی دارند. این مطلب را کرستی اسپالدینگ، پزشکی از مرکز کارولینسکا در استکهلم بیان می کند. حتی اگر شما چند کیلو وزن از دست بدهید، یا اضافه کنید، شمار سلول چربی شما باقی می ماند، محکم به چربی موجود درون می چسبد و همیشه شما را تشنه ی پر شدن با مقدار بیشتری غذا می کند. برای نمک پاشیدن به زخم ما، سلول های چربی افراد چاق و دارای اضافه وزن، چربی بیشتری را نگه می دارند.

سلول های جدید چربی در دوران کودکی ظاهر می شوند اما به نظر می رسد که در نوجوانی آنها متقف می شوند. از میان ما، آنهایی که سرنوشتشان داشتن تعداد زیادی از این سلول ها است، احتمالا از 2 سالگی شروع به تولید آنها می کنند. سرعت رشد سلولها ممکن است بیشتر باشد حتی اگر بچه ها دریافت کالری را محدود کنند. افراد ناشناس برای اسپالدینگ نامه نوشته و گفتند که چقدر به واسطه ی تحقیقات او ناراحت شده اند. اما او می گوید خبرهایی که او می دهد سرتاپا غم انگیز و ناراحت کننده نیستند.

او میگوید شما با داشتن سلول های چربی بیشتر در شرایط بهتری هستید تا اینکه سلول های چربی کمتری داشته باشید که اشباع شده و بزرگ باشند( یک تحقیق جدید نشان می دهد که گروه پرشده در برابر چاقی و پیچیدگی های سلامتی مربوط به آن آسیب پذیرترند). بنابراین با اینکه شما نمی توانید تعداد کل سلولهای چربی خود را کم کنید، اما کارهایی وجود دارند که با انجام آنها می توانید این سلول ها را کوچک نگهدارید.



3- شما قادر به تغییر سوخت و ساز خود هستید.

یک گروه اسکاندیناویایی دیگر به دنبال فهم این بودند که هنگام اضافه شدن وزن، در سطح سلولی چه اتفاقی می افتد. دکتر کرسی پیتیلاینن دانشیار تغذیه در بیمارستان دانشگاه هلسینکی، بر روی تعدادی دوقلو که یکی از آنها چاق و دیگری لاغر بود مطالعه نمود و دریافت که سلولهای چرب در قل های سنگینتر متحمل تغییرات متابولیکی می شوند که سوزاندن چربی را دشوار می سازد.

گروه پیتیلاینن بر این باورند که اضافه وزن کمی به اندازه ی 11 پوند( حدود 5 کیلوگرم) می تواند سوخت و ساز را کند کند و شما را به صورت گردآبی به درون یک چرخه ی شیطانی هل بدهد: هرچه چربی بیشتری می اندوزید، از دست دادن آن دشوارتر می شود.
چطور باید به مسیر درست بازگشت؟ پیتیلاینن می گوید :" هرچه بیشتر در این باره آموختم، بیشتر قانع شدم که ما نیازمند فعالیت فیزیکی هستیم." خود او زمانی یک کودک خپله بود اما اکنون مرتبا می دود و وزن مناسبی دارد و سلامت است.


4- استرس شما را چاقتر می کند.

مستقیم ترین راه سندروم غذا در دهان است: شرایط پراسترس( حساب بانکی، رئیس) اشتها برای غذاها و تنقلات غنی از کربوهیدرات ها را شعله ور می کند، کربوهیدراتها هم به نوبه ی خود هورمونهای استرس را آرام می کنند( در یک مطالعه علمی وقتی محققان غذاهای پرکربوهیدرات را از موشهای مضطرب دور کردند، هورمونهای استرس آنها ناگهان افزایش یافتند.)

هورمونهای استرس ذخیره ی چربی را هم زیاد می کنند. برای پیشینیان ما در ماقبل تاریخ، استرس به معنای خشکسالی و قحطی یا نزدیک شدن ببرها بود، و فرآیند ذخیره سازی سریع معنی و مفهوم داشت، زیرا برای زنده ماندن در دوره های کم غذایی یا جنگیدن نیاز به انرژی اضافه داشتند. امروزه، ما این استرس ها را نداریم و کالری های مصرف نشده در اندام میانی ما جمع می شوند.

برای تراش دادن خودتان و برگشت به سایز مناسب، علاوه بر برنامه مرتب ورزشی خود، باید زمانی را نیز برای رهایی از استرس کنار بگذارید، خواه به صورت کلاس یوگا باشد یا صرف وقت با اعضای خانواده.



5- نقش دوران بارداری مادران بر سرنوشت فرزندان

سیگار کشیدن مادران، ریسک کمبود وزن تولد نوزادان را افزایش می دهد و الکل می تواند به مغز بچه آسیب بزند. بنابراین چرا نباید غذاهای ناسالم هم چنین ضربه هایی وارد کنند. حجم بزرگی از مطالعات علمی وجود دارند که در آنها اظهار می شود که غذاهای چرب و شیرین، که در دوران پیش از تولد شما توسط مادرتان مصرف می شوند می توانند چنین نتایجی به بار آورند. یک مطالعه انجام شده بر روی جوندگان، نشان داده که ماده های دارای اضافه وزن در مقایسه با آنهایی که وزن طبیعی دارند، دارای سطح بالاتری از گلوکز و اسیدهای چرب آزاد در رحم خود هستند. این مولکول ها سبب آزاد کردن پروتئین هایی می شوند که می توانند سیستمهای کنترل اشتها و متابولیک را در مغز در حال رشد، مختل نمایند.

چیزی که برای موشها درست است در بیشتر موارد برای انسانها نیز درست است. پزشکان دانشگاه ایالتی نیویورک، بین کودکانی که قبل از جراحی بایپس معدی مادرانشان به دنیا آمده اند با برادران و یا خواهرانشان که پیش از این عمل به دنیا آمده اند، مقایسه ای انجام دادند. پس از عمل، مادران چنان که انتظار می رفت وزن کمتری داشتند، اما نکته ی جالب این بود که کودکان نیز نصف آنچه که انتظار می رفت دچار چاقی بودند. به دلیل مشابهت ژنتیکی زیاد بین فرزندان، محققان این اختلاف وزن را به تغییرات ایجاد شده در محیط رحم نسبت دادند. قابل توجه مادران آینده: با تغذیه درست، به کودکان خود یک شروع زندگی سالم را بدهید.

6. خواب بیشتر، کم کردن وزن بیشتر!
هنگامی که بیماران نزد دکتر لوئیس آرون، رئیس سابق انجمن چاقی آمریکا و مؤلف یک کتاب در این باره می روند، بیشتر مواقع علاوه بر عادات غذایی، مقدار خواب آنها را بررسی می شود. اگر خواب شبانه ی آنها کمتر از 7 تا 8 ساعت باشد، به احتمال زیاد، دکتر آرون به جای تجویز آخرین رژیمها یا داروها برای آنها خواب بیشتر را تجویز خواهد کرد. او می گوید: با خواب بیشتر، احساس سیری بیشتری به وجود می آید و افراد چاق سریعتر وزن از دست می دهند.
چرا چنین است؟ محققان دانشگاه شیکاگو گزارش کرده اند که کمبود خواب، تعادل هورمونهای ما را بر هم می زند و هم سبب کاهش لپتین(که با داشتن احساس سیری کمک می کند) می شود و هم هورمون گرلین(که مسبب احساس گرسنگی است) را افزایش می دهد. بنابراین، علی رغم اینکه گرسنه نیستیم، احساس گرسنگی کرده و شروع به غذا خوردن می کنیم. علاوه بر این، خواب ارزانترین و آسان ترین راه مقابله با چاقی است!


7. وزن همسر و اعضای خانواده هم مهم است!

هنگامی که شوهر 188 سانتیمتری و 163 کیلوگرمی خانم جودی دیکسون، 57 کیلو از وزن خود را کم کرد، او احساس چندگانه ای داشت. او کسی بود که همیشه مواظب وزنش بود و ورزش می کرد، او همیشه کسی بود که تلاش می کرد شوهرش فعالیت بیشتری داشته باشد. مورت، یک نماینده ی فروش تجهیزات پزشکی است، او مرد رفتن به پارتی ها بود. اما پس از اینکه وزن کم کرد، زندگی متفاوتی را در پیش گرفت. این مطلب را همسر او می گوید که 43 سال دارد و مادر دو فرزند است. آنها در نیوجرسی زندگی می کنند. او به یاد می آورد که" مردان و زنان دور او حلقه می زدند و سوی کاریزمای او کشیده می شدند". من احساس حسادت می کردم. دیکسون خود را با غذا خوردن تسکین می داد و قبل از تصمیم برای انجام هر اقدامی، 10 کیلو وزن اضافه کرد. سپس او به همراه همسرش دوچرخه سواری را آغاز نمودند و در یک برنامه رژیم نامنویسی کردند. سرانجام حدود 15 کیلو کم کرد و در فکر بیشتر وزن کم کردن است.

دیکسون این اضافه کردن وزن کم کردن وزن را به احساس حسادت خود نسبت می دهد. اما تحقیقات نشان می دهند که اضافه کردن و کم کردن وزن می تواند مسری باشد. براساس یک تحقیق چاپ شده در مجله پزشکی نیوانگلند(که یکی از معتبرترین مجلات پزشکی است) ، اگر یکی از زوجین چاق باشد، دیگری نیز به احتمال 37% چاق خواهد شد. محققان نتیجه گرفتند که به نظر می آید چاقی در شبکه های اجتماعی گسترش می یابد.

چنانکه درمورد دیکسون دیده شد، لاغر شدن دست کم در درون خانواده، واگیر دار است: هنگامی که دیکسون برنامه کاهش وزن خود را آغاز نمود، بزرگترین دختر او نیز اضافه وزن داشت و از عادتهای سالم مادرش در این برنامه پیروی نموده و حدود 20 کیلو از وزن خود را کم کرد.

8. ویروسی که می تواند سبب چاقی شود.
ویروس های غده ای (Adenoviruses) مسئول بسیاری از بیماری ها هستند از مشکلات بخش فوقانی دستگاه گوارش تا دردهای معدی. ارتباط این ویروسها با چاقی زمانی آشکار شد که محققان دانشگاه ویسکانسین، ویروسهایی را به جوجه ها تزریق نمودند و مشاهده نمودند که برخی از گونه های ویروسی سبب چاقی جوجه ها می شوند.

سلولهای بنیادی، نیز که به خاطر قابلیت های خود در تبدیل شدن به سلول های مختلف شناخته می شوند، هنگامی که در معرض برخی ویروسها قرار می گیرند بدل به سلولهای چربی می شوند. دکتر نیخیل دراندهار ، دانشیار بیماری های عفونی و چاقی در پنینگتون، می گوید: به نظر می رسد که این ویروس هم شمار سلول های چربی را زیاد می کند و هم مقدار چربی درون این سلولها را.

مطالعه های بر روی انسانها، از جمله مقایسه میان دوقلوها، می گویند که افراد چاق به احتمال بیشتری آنتی بادی هایی را برای یک ویروس خاص به نام آدنوویروس-36 ، مخفی می کنند. ما تیرهای کارآمدی برای مقابله با آنفلوانزا داریم، آیا قدم بعدی، واکسن چاقی است؟ این شاید بعید به نظر بیاید، دراندهار می گوید" این دقیقا چیزی است که درباره ی سرطان دهانه ی رحم می گویند."


9. کلوچه و شیرینی واقعا اعتیادآورند!

چرا در حالی که غذا اعتیاد آور نیست ولی کوکائین و الکل چنین اند؟ در سالهای اخیر دانشمندان شباهتهای عجیبی را کشف کرده اند. وقتی به افراد شرکت کننده در مطالعه در مرکز حواس شیمیایی مونل در فیلادلفیا، نام غذاهای مورد علاقه شان نشان داده داده شد، بخش هایی از مغز این افراد برانگیخته شد. این بخشها، همان بخشهایی هستند که در هنگام مصرف مواد مخدر اعتیادآور فعال می شوند. محققان در آزمایشگاه ملی بروکهیون در نیویورک می گویند: احتمالا این امر در اثر هورمون دوپامین است، که مربوط است به انگیزش و لذت. اگر افراد چاق دارای گیرنده های دوپامین کمتری باشند، آنها نیازمند به خوردن مقداری بیشتری غذا هستند تا آن واکنش لذت بخش را به دست آورند.



10. عفونت های گوش می توانند گیرنده های مزه ی غذا در روی زبان را تخریب کنند.

برای سالها، گروه تحقیقاتی آزمایشگاه تحقیقاتی طعم غذاها در دانشگاه فلوریدا در پی یافتن پاسخ این معما بودند که چرا افرادی که با شدت کمتری مزه غذاها را حس می کنند، به نظر می رسد که احتمال چاق بودن آنها بیشتر می شود؟ درک اسنایدر یکی از محققان عضو این گروه، یک نظریه برای این امر داشت: آیا ممکن است حلقه گمشده ارتباط بین این دو، یک عفونت گوش باشد که می تواند عصب چشایی را که از گوش میانی عبور می کند، دچار آسیب نماید؟

آنها پس از بررسی و دسته بندی 6584 پرسشنامه، دریافتند که افراد بالای 35 سال که مبتلا به چندین عفونت گوش شده بودند، در مقایسه با دیگران تقریبا دوبرابر بیشتر شانس چاق بودن داشتند. پاسخ هایی که این افراد به سئوالات بیشتر دادند، شواهدی برای چرایی این وضعیت به دست دادند. کسانی که سابقه ی ابتلای مکرر به عفونت گوش داشتند، اندکی بیشتر از دیگران به شیرینی ها و غذاهای چرب علاقه داشتند- شاید به خاطر اینکه عصب آسیب دیده سبب می شود که آستانه ی حس شیرینی و چربی در این افراد بالاتر برود. بدین ترتیب این افراد هر بار مقدار کمی شیرینی و چربی بیشتری می خورند و این مقدار اندک کالری اضافی در طول زمان جمع می شود.

پیشگیری از عفونت گوش در کودکان به اندازه پیشگیری از سرماخوردگی آنها که می تواند منجر به عفونت گوش بشود، دشوار است، اما به نظر می رسد جلوگیری از قرار گرفتن کودکان در معرض دود سیگار و غیره می تواند موارد عفونت گوش را در آنها پایین بیاورد. اگر شما یک فرد بالغ هستید که در کودکی دچار عفونت شدید گوش شده اید، ارزش دارد که به بافت و مزه ی غذاهایی که می خورید توجه کنید. این تغییرات به شما کمک می کند: میوه را به جای شیرینی بگذارید، روغن زیتون به جای کره، این کارهای ساده به شما کمک می کند که غذای سالمتر و بهتری داشته باشید و وزن کم کنید.



11. آنتی اکسیدانها ضد چربی هم هستند.

اکنون رادیکالهای آزاد نه تنها در پیر نشان دادن شما بلکه در چاق کردن افراد نیز مقصر شناخته می شوند. دکتر زین اندروز، متخصص اعصاب غدد درون ریز، در دانشگاه موناش استرالیا می گوشد که این مولکولهای اکسید کننده ، سلول هایی را که به ما می گویند سیر هستیم تخریب می کنند. رادیکاهای آزاد هنگامی ظاهر می شوند که ما چیزی می خوریم ( یعنی کاری که حتی مشتاق ترین افراد به رژیم گرفتن نیز باید برای زنده ماندن انجام بدهند)، اما آنها به خصوص زمانی غالب می شوند که ما آبنبات و شیرینی، چیپس و دیگر کربوهیدراتها را می خوریم. با گذشت هر سال، این سلول های علامت دهنده ی سیری، بیشتر فرسوده و از بین می روند، در نتیجه علامت "خوردن را بس کن" ضعیف تر و ضعیف تر شده و اشتها( و احتمالا حجم معده و شکم ) بیشتر می شود.

بهترین راه برای جنگیدن با این موقعیت؟ از خوردن غذاهای بی ارزش(هله هوله و تنقلات) دست برداشته و به خوردن سبزیجات و میوه های رنگی و سرشار از آنتی اکسیدانتها روی بیاورید.


12. رژیم بگیرید، هر رژیمی!

در همان حال که کتاب های رژیم به صورت دایمی در حال باز آفرینی خود هستند تا فروش بیشتری داشته باشند و افراد بیشتری را به پیروی از رژیم های معرفی شده توسط خود بکشانند، یک پدیده ی عجیب ظاهر شده است: به نظر می رسد که فقط نام مؤلف آنها فرق می کند و رژیم ها بسیار مشابه هم هستند. مؤلفین و متخصصانی که طرفدار چربی پایین بودند، اکنون می گویند که چربی های مشخصی مفیدند، در حالی که طرفداران رژیم های با کربوهیدرات پایین در حال پذیرش غلات کامل هستند. رژیم های غذایی جدید صرف نظر از میزان فروش کتاب های آنها، تصدیق می کنند که چهار قاعده ی اصلی پایه ای برای غذاخوردن سالم وجود دارد که عبارتند از:

کربوهیدرات ها را به شکل غلات کامل و فیبر مصرف کنید.

از چربی های ترانس و چربی های اشباع دوری کنید.

پروتئین های خالص مصرف کنید

خود را با میوه جات و سبزیجات سیر کنید.

به طور مثال رژیم کربوهیدرات پایین سوث بیچ، اکنون از خاصیت و کیفیت بالای شیوه ی تغذیه ی مدیترانه ای که شامل مقادیر زیادی از میوه ها و سبزیجات سرشار از کربوهیدرات است، حمایت می کنند. در آخرین کتاب نوشته ی اتکینز، بر کروبوهیدراتهای خوب تأکید می شود. دین اورنیش پزشک متخصص رژیم های با چربی پایین، می گوید: "اکنون پایان جنگ بین رژیم ها فرا رسیده است." آخرین کتاب او به نام طیف، حتی دستور تهیه غذاهایی را می دهد که می توان آنها را با درجات مختلفی از چربی آماده نمود: از چیلی سبزیجات ساده( چربی پایین) تا چیلی سرو شده با زیتون(با چربی بیشتر) تا چیلی دیگری که با سوسیس سینه ی بوقلمون که باز هم چربی بالاتری دارد.

نکته کلیدی رعایت اعتدال است نه محروم نمودن کامل خود از غذایی خاص. یکی از اثرات جانبی تغذیه بیشتر از غذاهای برپایه گیاهی، بهتر بودن این روش زندگی برای محیط زیست است.



13. می توان چاق بود و تندرست!

خجم زیادی از مقالات و تحقیقات جدید در حال ظهور است که در آنها گفته می شود سایز بدن ربطی به سالم بودن ندارد. در یک مطالعه گسترده ی علی که نتایج آن در Archives of Internal Medicine چاپ شده، تعداد 5440 فرد بالغ آمریکایی مورد بررسی قرار گرفتند و مشاهده شد که 51% افراد دارای اضافه وزن و و تقریبا 32% از افرادی که چاق بودند، میزان کلسترول ، قند خون، فشار خون و دیگر معیارهای مربوط به سلامتی در آنها در حد طبیعی بود.

نکته ی دیگری که در این مطالعه دیده شد و بیشتر با دانسته های قراردادی ما در تضاد است این است که 23.5 درصد از افرادی که دارای اندام متناسب و وزن مناسب بودند در واقع اشکالات متابولیکی آنها را در مقایسه با همتایان سنگینتر خود، بیشتر در معرض بیماری قلبی قرار می داد.

آخرین گزارش وزارت بهداشت و خدمات عمومی آمریکا، آنچه را که دکترهای ما به مدتی طولانی گفته اند تأیید می نماید: برای سلامتی خود، نیاز دارید که هفته ای 5 روز، به مدت 30 دقیقه فعالیت فیزیکی نیمه شدید داشته باشید. و لازم نیست که این مقدار ورزش را در یک زمان انجام بدهید. میتوانید این زمان 30 دقیقه ای را به زمان های 10 دقیق ای تقسیم کرده و انجام بدهید.مثلا به جای آسانسور از راه پله استفاده کنید، یک ایستگاه اتوبوس جلوتر از محل کار پیاده بشوید و فاصله باقیمانده را پیاده طی کنید، یا اتومبیلتان را چند بلوک آن طرف تر پارک کنید

پَـــــ نـَــــ پَـــــ(جدید)

رفتم درمونگاه , منشیه میگه : مریض شمایید؟
گفتم پَــــ نَ پَــــ من میکروبم , اومدم خودمو معرفی کنم!

از فرنود می پرسن شوشولتو خودت میشوری ؟
میگه پَــــ نَ پـَـَـ میندازم تو ماشین لباسشویی

پریشب تو خیابون میرفتم داشتم با فندکم بازی میکردم، پلیس رد شده میگه اون چیه؟ فندکه؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ مشعل المپیکه دارم میبرم لندن!! میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ و زهرمار، سوار شو بریم... میگم کلانتری؟ میگه پـَـَـ نــه پـَـَــــ میبریمت لندن با پله و مارادونا هم دوتا عکس بندازیم!!!


ماشینه تا شیشه جمع شده ... یه نفر اون بغل افتاده پارچه سفید روش کشیدن ... یارو داره رد میشه ... میگه مُرده؟ پَ نه پَ تصادف خستش کرده خوابیده

روی نیمکت توی پارک، روزنامه دستمه… اومده میگه… روزنامه میخونی؟ پـَـَـ نَ پـَـَــــ سبزی خریدم نمیدونم لای کدوم صفحه گذاشتمش

دراز کشیده بودم لب استخر. دوستم میگه آفتاب می گیری؟ پـَـَـ نــه پـَـَــــ با خورشید مسابقه گذاشتیم، هر کی دیرتر بخنده برندس

رفتم آلبالو بخرم ... یارو میگه بریزم تو پلاستیک؟ پَ نه پَ همینجوری دونه ایی بده بندازم دور گوشم خوشگل شم

تاحالا دچار روزمرگی شده‌اید!

تاحالا دچار روزمرگی شده‌اید!

 

 


 

چطور وقتی دچار روزمرگی شده‌اید، تغییرات بزرگ در زندگیتان ایجاد کنید
 

 

چرا وقتی احساس روزمرگی می‌کنید، تغییرات بزرگ اهمیت پیدا می‌کنند

آیا احساس روزمرگی می‌کنید؟ دچار روزمرگی شدن می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد. علت آن می‌تواند مشکلات مالی باشد، از دست دادن کار، تنهایی، خستگی و یا حس عصبانیت از زندگی و راهی که در آن افتاده‌اید. ممکن است به این دلیل باشد که روزهایتان بسیار پرمشغله است و حتی برای درست غذا خوردن هم وقت ندارید. اما درست قبل از خواب، می‌نشینید و با خودتان فکر می‌کنید، "آیا زندگی این است؟" اگر چنین وضعیتی دارید، دیگر وقتش رسیده که تغییری بزرگ در زندگیتان ایجاد کنید. تغییرات کوچک کافی نیستند. تغییر دادن احساسات یا فعالیت‌هایتان مشکل را حل نمی‌کند. شما به تغییرات بزرگ نیاز دارید. تغییرات بزرگ شیوه زندگیتان را تکان می‌دهد. این تغییرات اگر درست انجام شوند می‌تواند انرژی تازه‌ای به زندگیتان دهند و باعث شوند احساس شادی و خوشبختی کنید و دیدگاهی تازه به زندگی پیدا کنید. هیچ دلیلی ندارد که همچنان در روزمرگی اسیر بمانید. زندگی می‌تواند بسیار هیجان‌انگیز باشد نباید آن را از دست بدهید. حالا بیایید درمورد عناصری از زندگیتان که مستعد تغییرات بزرگ هستند حرف بزنیم. یکی از اینها می‌تواند دقیقاً همان چیزی باشد که زندگی شما الان به آن نیاز دارد.

 

چطور کارتان را تغییر دهید

گرفتار شدن در روزمرگی کار خیلی آسان پیش می‌آید. متداول‌ترین وضعیت این است که برای ساعات طولانی در محیطی که خوب به آن وارد هستید اما دیگر از آن لذت نمی‌برید کار کنید. بدتر از همه این است که باید تصور کنید که این شما هستید و این کاری است که باید انجام دهید و تا زمان بازنشستگی با هیچ چیز دیگری نمی‌توانید فکر کنید.

بهترین راه برای غلبه بر این روزمرگی این است که کارتان را از یک "کار" به یک "حرفه" تبدیل کنید. کار محدودیت دارد. فقط تا زمانی ادامه می‌یابد که نیروهای خارجی اجازه آن را بدهند. اما با حرفه شما کاری را انجام می‌دهید که مثل بازی می‌ماند و یک عمر طول می‌کشد.

استعدادهای طبیعی شما چیست؟ چه کسانی می‌توانند از این استعداد بهره ببرند؟ چه محصولات یا خدماتی می‌توانید ارائه کنید که برای دیگران سودمند باشد؟ چه بخواهید برای خودتان کار کنید چه برای دیگران، دوباره متمرکز شدن روی علایق و استعدادهایتان می‌تواند شما را از این روزمرگی نجات دهد.

 

چطور روابطتان را تغییر دهید

آیا فرد خاصی در زندگیتان هست که از آمال و آرزوهای شما حمایت می‌کند و به شما برای رسیدن به اهدافتان کمک می‌کند؟ اگر اینطور است که عالی است. دیگر نیازی نیست در این قسمت تغییری ایجاد کنید. آیا طرف مقابلتان با سرعت رشد شما پیش نمی‌رود؟ آیا همیشه از شما انتقاد می‌کند؟ آیا همیشه تحقیرتان می‌کند و اهداف و آرزوهایتان را احمقانه می‌پندارد؟ آیا احساس می‌کنید دوستتان ندارد و حمایتتان نمی‌کند؟ پس الان وقت شروع یک رابطه تازه است. اول باید رابطه قبلی را خاتمه دهید چون آن رابطه هیچ تاثیری بر رشد معنوی و اجتماعی شما ندارد. بعد باید کسی را پیدا کنید که بیشتر با شما جور باشد و بتواند در مرحله بعدی زندگی همراهیتان کند. وقتی فرد بهتری را کنار خود داشته باشید احساس روزمرگی ناخودآگاه از بین خواهد رفت.

 

چطور وضعیت مالیتان را تغییر دهید

اسیر مشکلات مالی هستید؟ قبض‌های پرداختی بیشمار به نظر می‌رسند و هیچ امیدی به آینده ندارید؟ پس اینجا نیاز به یک تغییر بزرگ است. اول، روی جاهایی که پولتان را به دست می‌آورید و خرج می‌کنید کنترل پیدا کنید. درک کنید که بین خواست و نیاز تفاوت وجود دارد. پول دقیقاً طوری رفتار می‌کند که شما تصمیم بگیرید. بعد اطمینان یابید که از کاری که برای پول درآوردن انجام می‌دهید لذت می‌برید. درنتیجه بیشتر مراقب پولتان خواهید بود. وقتی پولتان را از راهی دربیاورید که علاقه‌ای به آن ندارید، آن را سریعتر خرج خواهید کرد. مراقبت دخل و خرجتان باشید. برای راه خرج کردن پولتان و نحوه پس‌انداز کردن آن اهداف جدید تعیین کنید. بهترین کار این است که برنامه‌های مالی جدیدتان را درکنار خانواده مطرح کنید تا همه بتوانند در آن شرکت داشته باشند. وضعیت مالی شما فقط در شرایطی تغییر می‌کند که خودتان تغییر کنید.

 

چطور وضعیت سلامتیتان را تغییر دهید

آیا وضعیت سلامتیتان آنطور که می‌خواهید هست؟ آیا انرژی که 20 سال پیش داشتید را هنوز دارید؟ اگر تغییرات بزرگ را در این عرصه ایجاد کنید به اینها دست پیدا می‌کنید. آیا به طور مرتب ورزش می‌کنید و فعالیت فیزیکی دارید؟ آیا سالم غذا می‌خورید؟ به اندازه کافی می‌خوابید؟ آیا وقت می‌کنید که در طول روز چرت کوتاه بزنید؟ اگر پاسخ شما به بیشتر این سوال‌ها منفی باشد، اینجا به یک تغییر بزرگ نیاز دارید. برای خودتان اهداف جدید تعیین کنید. شاید یک دو ماراتن فکر بدی نباشد، یا پایین آوردن وزنتان یا هر تصمیم دیگری برای شروع. همه ما اگر مراقب سلامیتمان باشیم می‌توانیم تا 100 سالگی زندگی کنیم. چیزهای زیادی برای کشف و تجربه کردن در دنیا وجود دارد، پس عمر خود را کوتاه نکنید. از همین امروز شروع کنید به سالم زندگی کردن!

 

چطور احساساتتان را تغییر دهید

آیا از اینکه همیشه احساس ناراحتی و افسردگی کنید خسته شده‌اید؟ پس به یک تغییر بزرگ در روحیات و احساساتتان نیاز دارید. طرز فکرتان و سوالاتی که از خودتان می‌پرسید، روحیه شما را تعیین می‌کند. نوشتن دفترچه خاطرات را شروع کنید. قبل از خواب به این سوال پاسخ دهید، "امروز این را درمورد خودم یاد گرفتم". اینکار را 30 روز انجام دهید و بعد نوشته‌هایتان را بخوانید. این به شما کمک می‌کند تغییری بزرگ در احساساتتان ایجاد کنید. وقتی اول صبح از خواب بیدار می‌شوید به این سوالات پاسخ دهید، "چه چیز برای من ممکن است، و من قدردان چه هستم؟". فقط خودتان هستید که می‌توانید وضعیت احساسیتان را تغییر دهید. سعی نکنید منتظر بمانید بقیه اینکار را برای شما بکنند.

 

چطور محل سکونتتان را تغییر دهید

آیا از جایی که زندگی می‌کنید خسته شده‌اید؟ از آنجا نقل‌مکان کنید. فقط تغییرات بزرگ می‌تواند این وضعیت را بهتر کند. شاید از زندگی کردن در یک شهر بزرگ خسته شده‌اید و سبک زندگی آرامتری را می‌خواهید. شاید در حومه شهر زندگی می‌کنید و دلتان می‌خواهد مدتی در شهری بزرگ باشید. کشور ما نقاط بسیار زیاد و متفاوتی برای زندگی کردن دارد و هیچ دلیلی ندارد که جایی زندگی کنید که روحیه‌تان را خراب می‌کند. با تغییر محل سکونت ممکن است فرصت‌های تازه‌ای هم برای زندگی کردن پیدا کنید.

 

چطور عادت‌هایتان را تغییر دهید

خو گرفتن با عادت‌های کهنه خیلی آسان است. تغییر آنها هم کاری دشوار است. آیا عادتی دارید که فکر می‌کنید جلوی رشد و پیشرفت شما را گرفته است؟ پس باید آن تغییر بزرگ را اینجا ایجاد کنید. راه تغییر عادت‌های ناسالم این است که آنها را با رفتارهایی جدید جایگزین کنید، رفتارهایی که مفیدتر و سالم‌تر باشند و حال و هوای بهتری به شما بدهند.

 

چطور دوستانتان را تغییر دهید

آیا دوستان خوبی دارید؟ آیا دوستانتان همیشه حامی و پشتیبانتان هستند؟ وقتی با آنهایید خوش می‌گذرانید؟ آیا عقاید و علایق مشترکی با آنها دارید؟ آیا بعد از گذراندن وقت با آنها احساس فوق‌العاده‌ای پیدا می‌کنید؟ یا وقتی خانه می‌آیید در عجبید که چرا وقتتان را با آنها تلف کردید؟ اگر در این زمینه احساس روزمرگی می‌کنید، ایجاد تغییر بزرگ در آن بهترین راهکار برای تغییر این وضعیت است.

 

وقتی دچار روزمرگی می‌شوید، لازم است در زندگیتان تغییرات بزرگ ایجاد کنید

وقتی احساس روزمرگی می‌کنید و احساس می‌کنید زندگیتان دچار رکود شده است و هیچ چیز برایتان جالب و هیجان‌آور نیست، به تغییرات بزرگ نیاز دارید. ممکن است خیلی‌ها به شما توصیه کنند تغییر بزرگی در زندگیتان ایجاد نکنید چون ممکن است خطرناک باشد، عملی نباشد و یا احمقانه به نظر برسد. اما یادتان باشد که این زندگی مال شماست و فقط خودتان می‌دانید دقیقاً چه حسی دارید و این شمایید که قدرت دارید تغییرات مثبت در زندگی خود ایجاد کنید. آیا در یکی یا چند مورد از جنبه‌هایی که اشاره کردیم گرفتار روزمرگی شده‌اید؟ پس وقت ایجاد تغییرات بزرگ است. درنتیجه این تغییرات زندگیتان رنگ و بویی تازه گرفته و حال و هوایتان کاملاً عوض می‌شود.

Pa na pa

مرغ رو از فریزر در آوردم ... میگه می خوای غذا درست کنی ؟!

پَ نه پَ خانوادش اومدن از سردخونه میخوان ببرن خاکش کنن ...

عاقد: آیا بنده وکیلم؟
عروس:
پَ نه پَ متهمی ! الان پاتو از عروسی بذاری بیرون، یگان ویژه میریزه خلع سلاحت میکنه

نفس نفس زنون خودم رو رسوندم به اتوبوس ...
راننده میگه می خوای سوار شی؟!
پَ نه پَ اومدم سفر خوشی رو براتون آرزو کنم
زنگ زدم به کسی که میاد برای نظافت خونه، بهش میگم کی میتونی بیای خونه ما؟
میگه واسه نظافت و اینا ؟!
پَ نه پَ یه بطری جک دنیل گرفتم میخوام تا صبح بشینیم دور هم حال کنیم باهات !
پام درد میکرد لنگون لنگون میرفتم ...
دوستم میگه آخی‌ی‌ی‌ی ... پات درد میکنه؟!
پَ نه پَ دارم واسه مهمونی فردا رقص مردگان مایکلو تمرین میکنم !
بعد از کلی کلنجار رفتن با شریکم بهش گفتم باید از هم جدا شیم ...
میگه یعنی جداً ازهم جدا شیم؟
پَ نه پَ الکی میگم جدا شیم، تو بگی که نمیتونم
به مامانم میگم یه چیز بنداز رو بابا خوابه ...
میگه پتو خوبه؟
پَ نه پَ میز خوبه ...
زنگ زدم ۱۱۰ میگم اقا دزد اومده اینجا ...
میگه چیزی هم برده؟!
پَ نه پَ یه سری خورده ریز واسمون آورده ... گفتم زنگ بزنم ببینم اگه اونجاس گوشی رو بدید ازش تشکر کنم !
سمت آزادی دستمو به حالت میدون میچرخونم ... تاکسیه وایساده میگه آزادی ؟!پَ نه پَ گفتم وایسی دورت بگردم
طرف وسیلشو بهم قرض داده، اومده سراغش، خواهرم برداشته میگه بدم بش ؟پَ نه پَ بدو قایمش کن بگو پیش ما نیست
پارتی بودیم ... ملت اون وسط داشتن دستارو تکون میدادن و میرقصیدن ...
رفیقم میگه دارن میرقصن!؟
پَ نه پَ اینجا گیر افتادن! دارن برای هلیکوپتر امداد دست تکون میدن تا نجاتشون بده!
چهل کیلو بار دستمه میگم کمرم شکست بیا بگیر ...
میگه بار رو؟!
پَ نه پَ ننه بزرگ منو غم بی کَسیش کمرمو شکسته
بسته سیگارمو گرفته که از توش سیگار برداره ... میگه اِ اِ اِ همین یه نخه ؟پَ نه پَ این یه دونه چشم گذاشته، بقیه رفتن قایم شدن !
دوستم میگه اگه سه نفر بت با چاقو حمله کنن، فرار میکنی؟پَ نه پَ می جنگم میمیرم ذلت نمی پذیرمhttp://iran20.com/include/fckeditor/editor/images/smiley/msn/broken_heart.gif
رفتیم کوه ... دارم چوب جمع میکنم ...
میگه می خوای با چوبا آتیش درست کنی؟
پَ نه پَ پشت دریاها شهریست قایقی خواهم ساخت ...
دوستم میگه امروز چندمه ؟
میگم یکم
میگه یکم مرداد ؟
پَ نه پَ امروز یکمه فروردینه ... عیدت مبارک عمو جون یه بوس بده
مانتوش ۱۵ سانت بالای باسن مبارکشه، آرایششم که شبیه جن و پری شده ... حالا بماند که موهاش قرمزه !
میگه به نظرت برم بیرون گشت ارشاد بهم گیر میده ؟!
پَ نه پَ میبرنت صدا و سیما تو برنامه‌ی زلال احکام به سوالات شرعی مردم پاسخ بدی
به بابام میگم تلویزیونو بزن کانال دو ... میگه روشنش کنم ؟پَ نه پَ تو بزن دو ... من هُل میدم روشن شه ....
دارم به خواهر زادم دیکته میگم ... رسیده آخر خط میگه دایی برم سر خط ؟!پَ نه پَ بقیشو رو فرش بنویس !
رفتم پرنده فروشی میگم آقا قناری‌های نر و مادتون کدومان ؟
میگه میخوای بخری ؟
پَ نه پَ مامور منکراتم اومدم ببینم قفسشون یه وقت مختلط نباشه
میگم احسان و حامد هم رفتن اونور دارن حال میکنن واسه خودشوناااا ...
،میگه خارج؟
پَ نه پَ اونور خیابون بیا ما هم بریم حال کنیم !
تو خیابون مارو دست تو دست باهم دیده ... از این مدلها که مثلاً مُچمونو گرفته ...
با یه لحنی میپرسه دوست دخترتونه ؟
پَ نه پَ مامان بزرگمه ... پیش پاتون از اتوشویی گرفتمش
پایان نامم تموم شده ... زنگ زدم به استاد میگه میخوای دفاع کنی؟پَ نه پَ میخوام حمله کنم
زنگ زدم اورژانس میگم تصادف شده ... یارو میپرسه کسی هم صدمه دیده؟پَ نه پَ فقط زنگ زدم بگم همه سالمند که از نگرانی درتون بیارم !
رفتم به همسایه مون می گم تخم مرغ داری؟
می گه می خوای غذا درست کنی؟
پَ نه پَ می خوام بخوابم روشون تا جوجه بشن بفهمم مادر بودن چه حسی داره
ماشن رو پارک کردم شمارمو گذاشتم زیر برف پاک کن ...
زنگ زده میگه پراید مال شماست؟
پَ نه پَ بی ام و بغلی مال منه ! شماره مو گذاشتم رو پرایده ریا نشه
دوستم زنگ زده میگه چکار میکنی؟ میگم ماشینمو آوردم تعمیرگاه ...
میگه مگه خرابه ؟
پَ نه پَ آوردمش تعمیرگاه عیادت دوستای مریضش
قرمه سبزی آوردند رو میز می پرسه قرمه سبزیه؟!پَ نه پَ کوکو سبزیه آبشو زیاد کردن کم نیاد
یارو زنگ زده میگه منزل آقای طاهری؟ میگم نخیر.
میگه ااااا اشتباه گرفتم؟
پَ نه پَ شما درست گرفتی من اشتباه ورداشتم !
رفتم در خونه رفیقم ...
از پشت آیفون میگه ... تنهایی؟
پَ نه پَ خونه محاصره ست ... بهتره خودتو تسلیم کنی ...

پـــــــ نه پــــــــ جدید2

یارو عکسمو دیده میگه:اااا دماغ خودته این؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ دماغ اجدادمه که بینی به بینی، نسل به نسل منتقل شده الان رسیده به من!!!


با دوستم رفتیم تو یه مغازه ی شلوغ که عسل طبیعی میفروشه؛ نوبت ما که میشه طرف میگه:شمام عسل میخواین!؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ دوتا زنبوریم اومدیم استخدام شیم


تو بهشت زهرا دنبال قبر یکی می گشتیم. یه آدم خوشحال اومده داره با ما رو سنگ قبرا رو می خونه. بعد میگه دنبال قبر کسی می گردین؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ دستیار عزرائیلم اومدم ببینم کسی زودتر از موقع نمرده باشه


زنگِ خونه رو میزنم مامانم میپرسه میخای‌ بیایی تو ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ می‌خوام ببینم اف ف سالمه یا نه


صبح رفتم کنکور بدم. مراقب میگه تو هم اومدی کنکور بدی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم اینجا برم دستشویی


ماشینم بنزین تموم کرد وسط جاده، واستادم دم جاده یکی 2 لیتر بنزین از ماشینش بهم بده که فقط خودمو برسونم به یه پمپ بنزینی, یکی زد بغل گفت آقا بنزین برای ماشینت می خوای؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ می خوام باهاش خودمو آتیش بزنم


رفتیم سر خاک یکی از فامیلامون ساکت نشستیم پسر خاله ام میگه ساکتی!!!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ بلند شم برات سیا نرمه نرمه رو بخونم


رفتیم پایگاه انتقال خون میگه شمام اومدین خون بدین؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ ما پشه ایم اومدیم مهمونی...!!!


ساعت 5-4 صبح زنگ زده. گوشی رو برداشتم به زور دارم جواب میدم. میگه خواب بودی؟؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ داشتم سر گلدسته ی مسجد محلمون اذان میگفتم صدام گرفته


خونه مون رو عوض کردیم به بابام میگم کی واسه خونه خط میگیری؟ میگه خط تلفن؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ خط نستعلیق روزی دوبار هم از روش بنویسیم


برای طرح یه شکایت رفتم کلانتری طرف می گه از کسی شکایت دارین ؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ اومدم فرار مایکل اسکافیلد رو از فاکس ریور گزارش کنم


تو این گرما که سگ تب میکنه رفتم سوپر مارکت میگم یه ایستک بدید یارو میگه خنک باشه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ گرم بده میریزم تو نعلبکی خنک بشه!


بعد از چهار ساعت از کنکور تو هوا 40 درجه اومدم خونه خواهرم میگه خسته ای؟ اگه نیستی منو ببر یه جایی میخوام خرید کنم.
پـَـَـ نــه پـَـَــــ نه خسته نیستم تو جلسه کنکور لحاف تشک انداخته بودم داشتم قلیون میکشیدم


داریم لوازم میزاریم توی ماشین که بریم مسافرت. همسایمون میگه دارید میرید مسافرت؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ قراره از امشب توی ماشین زندگی کنیم


به مامانم میگم قوری کجاست ؟ میگه میخوای چای بخوری ؟!
پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام دست بکشم روش شاید غولی چیزی ازش درومد!!!


رفتم فروشگاه میگم سیخ داری؟ میگه برا کباب؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ برا خاروندن دیافراگمم از تو دهنم می خوام


کارت سوخت ماشینو برداشتم دارم میرم بابام میگه میری بنزین بزنی؟؟؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ میرم آب هویچ بریزم تو باکش نور چراغاش زیاد شه


ماشین رو بردم سرویس، میگم فـــیلترش هم بذار، میگه فـیــلتر هوا؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ فیلتــر شکن بذار ماشین شبا بتونه بیاد فیسبوک


یارو تو مترو داره چراغ قوه میفروشه، صداش کردم اومده میگه چراغ قوه میخوای؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ یه لقمه میرزاقاسمی آوردم واسه ناهارم تنهایی نمی چسبید گفتن بیای باهم بخوریم


تو آشپزخونه استکان و قندون از دستم افتاد شکست با صدای خفن. مامان اومده میگه چیزی شکوندی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ شیشه ی نازک تنهایی دلم بود منتها صداش رو گذاشتم رو اکو حال کنین


کله صبحی رفیقم میخواست بیاد درس بخونیم بهش زنگ زدم گفتم دوتا نونم بگیر بیار. گفت واسه صبحونه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ واسه ذخیره سازی تو روزای سخت زمستون


خواهرم از بیرون میاد خونه. میبینه پشت سیستمم. میگه کامپیوتر روشن کردی؟؟؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ دکتر گفته بشین جلوی مانیتور خاموش زل بزن بهش واسه چشات خوبه...!


نون بربری خریدم همسایمون منو دیده میگه نون بربریه؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ ماشین جدیدمه طرح بربری تولید شده


تو لباس فرم منو دیده میگه سربازی؟
پـَـَـ نــه پـَـَــــ عضو سیاه لشگر سریال مختارم محل فیلم برداری رو گم کردم


در پارکینگ و باز کردم برم تو یارو اومده جلوش پارک کرده میگه می خوای بری تو؟
پـَـَـ نــه پـَـَـــ درو باز کردم هوای کوچه عوض شه


تو هواپیما نشستم دارم دعا می خونم بغل دستیم می گه دعا می کنی سالم برسی؟
پـَـَـ نــه پـَـَـــ دوست دارم صحنه سقوط هواپیما رو از نزدیک ببینم دعا می کنم سقوط کنیم


از بالای در دارم میام تو خونه بابام از راه رسید میگه باز تو کلید یادت رفت؟
پـَـَـ نــه پـَـَـــ دارم آمادگی جسمانیمو تست میکنم امشب میخوایم بریم سرقت!!!


یکی‌ زنگ زده میگه شما فرشادین میگم نه. میگه پس اشتباه گرفتم؟
پـَـَـ نــه پـَـَـــ من فرشادم صدای تورو شنیدم الزایمر گرفتم یادم نیست !!!


عکس برادرزاده هامو نشون دوستم دادم با مامانشون، برگشته میگه: ااِاا داداشت زنم داره؟
پـَـَـ نــه پـَـَـــ اینارو تو قرعه کشی بانک برنده شده


زنه شیکمش اومده جلو رفیق ما میپرسه این حامله س؟!
پـَـَـ نــه پـَـَـــ این زن آقا گرگه اس، شنگول رو خودش خورده، منگول رو داده شوهرش


تا کمر رفتم تو موتور ماشینم که ببینم چه مرگشه، رفیقم اومده میگه داری تعمیرش میکنی ؟!
پـَـَـ نــه پـَـَـــ دارم با گِیج روغن درد و دل میکنم !!


اومده از خواب بیدارم کرده میگه خوابی ؟
پـَـَـ نــه پـَـَـــ دوستم چشم گذاشته منم رفتم زیر پتو قایم شدم نصف شبی


یارو دست پسره رو گرفته میگه با یاد چی میری کنکور بدی؟
پسره میگه با یاد خدا...
پـَـَـ نــه پـَـَـــ بگه به یاد دوست دخترم میرم سر جلسه


با دوستم رفتیم دکتر واسه عمل بینیش دکتر میگه میخوای بینیتو کوچیک کنی؟
پـَـَـ نــه پـَـَـــ اومدیم بکوبیمش 3 طبقه بسازیم!!!


کامپیوترم یه ویروس گرفته بود رفتم کلی پول آنتی ویروس اورجینال دادم بعد سه ساعت اسکن ویروسه رو پیدا کرده پیغام داده:
آیا مطمئن هستید که می خواهید این ویروس را حذف کنید؟
پـَـَـ نــه پـَـَـــ می خوام ازش نگهداری کنم بزرگ بشه، بشه عصای دستم نور چشام...


رفتم مغازه میگم آقا مرگ موش میخوام، میگه برای موش های خونتون میخواین؟
پـَـَـ نــه پـَـَـــ میخوایم بریزیم تو خورشتمون خوش رنگ شه !


سوار تاکسی شدم. یارو صدای ضبطشو تا ته زیاد کرده بود. میگم میشه صدای ضبطتونو کم کنید؟ میگه اذییتتون میکنه!
پـَـَـ نــه پـَـَـــ گفتم کم کنی این یه تیکشو من بخونم ببینی صدای کدوممون بهتره!!!


رفتم سر خاک خدا بیامرزی دارم خرما تعارف می کنم، طرف برداشته میگه فاتحه است دیگه نه؟
پـَـَـ نــه پـَـَـــ خدا بیامرز زنده شده داریم جشن می گیریم!


رفتم از قسمت قفسه باز کتابخونه 2 تا کتاب برداشتم آوردم گذاشتم جلوی مسئولش که وارد حسابم کنه؛ میگه: میخوای ببریشون؟
پـَـَـ نــه پـَـَـــ اومدم کتابارو بهت توصیه کنم بخونی، میانگین ساعت مطالعه تو مملکت بره بالا


سر امتحان برگه تقلبم و در آوردم دارم مینویسم. مراقبه دیده میگه تقلبه؟؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَـــ دعای ابوحمزه ثمالیه


رفتم بچه خواهرمو از مهدکودک بیارم، مربیه میگه: بچه رو میبریدش؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَـــ همینجا میخورمش


تو خیابون موتوریه اومد کیفم رو قاپید، یارو میپرسه دزد بود؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَـــ رفیقم بود اومده بود امانتیش رو پس بگیره، فقط خواست هیجانش بیشتر باشه


رفتیم بلیت کانادا بگیریم زنه میگه سیاحتیه؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ زیارتیه میخوام برم امامزاده سید ریچارد


مرغ عشقم مرده و در حالی که پاهاش رو به بالاس افتاده کف قفس. دوستم اومده می گه : اِ مرغ عشقت مرد؟
بهـــش گفتم: پـَـَـ نــه پـَـَـــــ کمر درد داشته دکتر گفته باید طاق باز دراز بکشه کف قفس


داداشم گفت چرا بال بال میزنی؟چیزی پرید تو گلوت؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ دارم خودم رو آماده پروار میکنم


به دوستم میگم ببین تن ماهی تاریخ انقضاش کیه؟ میگه یعنی تاریخ خراب شدنش؟
گفتم پـَـَـ نــه پـَـَــــ تاریخ عروسی ننه بابای ماهی اس میخوام واسشون جشن سالگرد بگیرم


بنده خدا چاقو خورده در حد بنز داره ازش خون میره بردیمش اورژانس پرستار میگه آوردین بستری کنین؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَــــ آوردیم خون بده بریم


ساعت 7 صبح رفتم برا امتحان دانشگاه نگهبانه میپرسه امتحان داری؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَـــ اومدم خمیر بگیرم بدم دست نونوا


به بابام میگم تابستون یه برنامه سفر شمال بزاریم، میگه شمال ایران؟
میگم پـَـَـ نــه پـَـَـــ شمال سیبری تو قطب شمال، برنامه شکار خرس قطبی بزار واسمون!


میری مسجد وضو بگیری تا نماز بخونی میبینی یه آقایی میرسه میگه پسر جان وضو میگیری؟؟؟
میگی پـَـَـ نــه پـَـَــــ میخوام قزل الا صید کنم

پـَـَـ نــه پـَـَــ(طنز)

پـَـَـ نــه پـَـَــ (طنز)
رفتم مغازه میگم قهوه تلخ جدیدو لطف کنید،طرف میگه مجموعه ۲۵؟ پـَـــ نــه پـَـــ مجموعه اول و بده اگه جدیدتره!

 

گوشیمو دیده،میگه ۱۲۰۰داری؟ پـَـــ نــه پـَـــ نوکیاN8 دارم،قابشو۱۲۰۰انداختم ریا نشه!حمید گودرزی:من در فصل دوم

قلب یخی بازی نمی کنم!پس فصل دوم را نخرید! پـَـــ نــه پـَـــ فکر کردی فصل اولم که تو بازی می کردی میخریدن؟همه دانلود میکردن اونم با لینک مستقیم

رفتم فروشگاه میگم آقا آلبوم حربص و بهم بده،میگه محسن چاوشی؟ پـَـــ نــه پـَـــ یانی و دوستان!

پوستر فصل دوم قلب یخی رو دیده،میگه این فصل دوم قلب یخیه؟ پـَـــ نــه پـَـــ خاطراته یک خون آشامه،برای اینکه مجوز بگیرن اسمشو عوض کردن!

رفتیم سیزده۵۹ رو با رفیقم دیدیم،میگه قبول داری خیلی مزخرف بود؟ پـَـــ نــه پـَـــ منتقدا موندن اینو بهترین فیلم تاریخ اعلام کنن یا پدر خوانده رو!

امروز منو یکی از همکارام تو آسانسور گیر کرده بودیم حالا خوبه زنگ خطرم زده بودیما در باز کزدن میپرسن گیر کرده بودین؟ پــــــــــــــ نـــــــــــ پـــــــــــ این دکمه ها ابهام داشت زدیم ببینیم چه نقشی رو ایفا میکنه!!!؟؟؟؟

زنگ زده، میگه: شما؟ میگم بفرما، شما زنگ زدی! میگه: من خودم رو معرفی کنم؟ میگم: پـــَ نه پــــَ فعلاً عمت رو معرفی کن تا ببینیم

دوستم میگه مختار کشته میشه سریال تموم میشه ؟میگم پـَـــ نــه پـَـــ دوباره زنده میشه سری دوم سریال با نام مختار وارد میشود رو بازی میکنه

به استاد میگم دارم مشروط میشم کمکم کنید.میگه نمره میخوای؟میگم پـَـــ نــه پـَـــ ۵۰۰تومن کرایه تاکسی میخوام

دوستم داره زار زار گریه میکنه …. منم بغلشم , یکی از بچه ها اومده میگه چیه چیزی شده ؟ میگم پــــَ نه پــــَ داریم تمرین میکنیم اگه کسی مُرد این خوب گریه کنه منم خوب دلداری بدم ………………. عمش مرده

این پـَـــ نــه پـَـــ هم کارو زندگی برای ما نذاشته؟ پـَـــ نــه پـَـــ انتظار داشتی برات زن بگیره زندگیم تشکیل بده!!!

دارم فیلم میبینم … زنه توش بیکینی پوشیده… مامانم اومده میگه فیلم خارجیه؟ پَ نه پَ مختار نامست یه چند قسمتش تو سواحل انتالیا فیلمبرداری شده !

انگشتم مونده لای در دادم رفته بالا!رفیقم میگه چی شد انگشتت موند لا در؟گفتم:پــــــ ن پـــــــــ با در داشتم شوخی میکردم،قلقلکش دادم از شدت خنده انگشتمو گرفت دیگه ول نکرد

نیم ساعت پیش دریا بودیم…از جلو مون یه دختر رد شد دوستم فاز مخ زدن گرفت…گفت بریم دنبالش می خوام شماره بدم…رفتیم جلو دوستم ۴تا تیکه انداخت.دختره برگشت با کمال پرویی گفت می خوای با هام دوست شی…منم به جای دوستم ج دادم پ نه پ مامانش فردا مهمون داره میخوایم ببریمت کلفتی

با رفقا رفتیم تیمارستان بهشون سر بزنیم چند تا از دیونه ها داشتن حرکات عجیب غریب انجام میدادن دوستم برگشته میگه اینا دیوونن ، پ نه پ طرفدارای مایکل جکسونن دارن رقصشو تمرین میکنن

برگه مرخصیمو بردم پیش رئیسمون میگه می خوای بری مرخصی میگم پـَـــ نــه پـَـــ دلم واستون تنگ شده بود به این بهونه اومدم یه گپی بزنیم

شهیاد میگه این عکس پروفایلت عکس انریکه هست؟ میگم پـَـــ نــه پـَـــ عکس خودمه اون ورداشته فوتوشاپش کرده چقدم حرفه ای!!!!!!!!!!

عروسی رفیقمون حمید جلوی در تالار ایستادیم طرف اومده میگه عروسیه میگم پـَـــ نــه پـَـــ ختنه سورونه حمید جونه مهمونا زیاد بودن تو تالار گرفتیم

میگم گروه فقط ما تهرونیا.میگه یعنی ۰۲۱ دیگه؟گفتم پـَـــ نــه پـَـــ ۰۵۱

دارم شبکه من و تو میبینم رفیقم میگه این همون شبکه که میگن گوگوش ساپرتش میکنه؟ میگم پـَـــ نــه پـَـــ هایده ساپرتش میکنه سرورشم تو جهنمه