تـــیمـــارِســـتان

سـعی میـکنیـم آهنگـهایِ خـوبی رو بـرای دانلـود ایـنجا قـرار بـدیم!خـوشحـال میـشیـم با نـظـراتتـون کـمکـمون کنیـن

تـــیمـــارِســـتان

سـعی میـکنیـم آهنگـهایِ خـوبی رو بـرای دانلـود ایـنجا قـرار بـدیم!خـوشحـال میـشیـم با نـظـراتتـون کـمکـمون کنیـن

کفش فوتبالی که مغز دارد!

شرکت تولید کننده محصولات ورزشی آدیداس با ترکیب فناوری های روز در محصولی جدید موفق به ارائه سبکترین کفش فوتبال جهان شده که به ادعای این شرکت دارای مغز است.

مرژانو - کفش فوتبالی که مغز دارد!

به گزارش خبرگزاری مهر، پیشرفتهای تکنولوژیکی در صنعت کفش تنها به استفاده از موادی سبکتر و مقاوم تر محدود شده بود که نتیجه آن تولید کفشهایی راحت تر بود. اما ریزسازی قطعات الکترونیکی و فناوری بی سیم امکانات بیشتری را برای افزودن توانایی های کفشهای ساده باز کرده است.

در دورانی که ورزشکاران زن و مرد برای پیشی گرفتن از رقیب خود از کوچکترین مزیت و برتری در ابزارهای ورزشی چشم پوشی نمی کنند، صنعت کفشهای ورزشی معمولا یکی از زمینه هایی است که همه برای یافتن جدیدترین پیشرفتها آن را تحت نظر دارند و شرکت آدیداس نیز یکی از شرکتهای پیشرو در استفاده از تکنولوژی در تولید محصولاتش به شمار می رود.

آدیداس به تازگی با معرفی کفش فوتبال مشهورش با نام تجاری adizero f50 توجه بسیاری را به خود جلب کرده است زیرا این کفش به "کفش فوتبالی که مغز دارد" شهرت یافته است.

مغز adizero f50 قطعه ای الکترونیکی به نام miCoach SPEED_CELL است که در حفره ای در میان کفش قرار گرفته و می تواند اطلاعاتی از قبیل حرکات 360 درجه بازیکن و معیارهایی از قبیل سرعت، میانگین سرعت (ثبت در هر ثانیه)، حداکثر سرعت (ثبت در هر پنج ثانیه)، تعداد استارتها، فاصله، فاصله در بالاترین سطح شتاب، قدمها و طول قدمها را دریافت کرده و ذخیره کند.

با این همه بر خلاف بازوبندهای miCoach که پیش از این تولید شده اند، adizero f50 نمی تواند ضربان قلب بازیکن را ذخیره کند. تمامی اطلاعات دریافت شده درون حافظه داخلی کفش که گنجایش ذخیره هفت ساعت از این اطلاعات را دارد، ذخیره شده و سپس به صورت بی سیم به یک تبلت یا یک رایانه انتقال داده خواهند شد.

می توان آمارهای به دست آمده از اطلاعات این کفش را بر روی شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشت و فوتبالیستهای جوان و آماتور می توانند عملکرد خود را بر اساس این اطلاعات بر روی وب سایت miCoach با فوتبالیستهای حرفه ای مقایسه کنند. شرکت آدیداس حتی تصمیم دارد در سال آینده بازی ویدیویی را بر اساس این تکنولوژی ارائه کند تا در آن بازیکنان توانایی های فیزیکی واقعی خود را در بازی به کار ببندند.

با وجود اینکه adizero f50 دارای یک مغز متفکر است، آدیداس این کفش را با وزنی برابر 165 گرم سبکترین کفش فوتبال جهان نیز معرفی کرده است، زیرا این کفش از پوسته ای به نام Sprint Skin ساخته شده است، ماده ای تک لایه ای و ترکیبی که گفته می شود نسبت به مواد ترکیبی رایج بسیار سبک تر و نازک تر است.

در این کفش همچنین از فناوری ضد میکروبی Agion استفاده شده و آدیداس مدعی شده شکل میخهای طراحی شده در کف این کفش می تواند بیشترین شتاب را برای بازیکن در میدان بازی به ارمغان بیاورد.

بر اساس گزارش پاپ ساینس، "سیمون درابل" مدیر فناوری تعاملی آدیداس می گوید: برای سالها اطلاعات ورزشکاران بزرگ به منظور افزایش دادن عملکرد آنها ذخیره و ارزیابی شده اند. اکنون آدیداس نیز قصد دارد این خدمات را به کاربران خود ارائه کند، ابتدا با ارائه adizero f50 و پس از آن از طریق تولید طیف گسترده تری از محصولات هوشمند با قابلیت ذخیره اطلاعات، کنترل و ارزیابی عملکرد بازیکن در میدان بازی، فعالیتهای خود را گسترش خواهد داد.

کفش فوتبال جدید شرکت آدیداس در میان خود مغزی الکترونیکی دارد

مرژانو - کفش فوتبالی که مغز دارد!

این مغز الکتریکی به نام miCoach SPEED_CELL می تواند اطلاعات عملکرد فوتبالیست را دریافت ذخیره کند

مرژانو - کفش فوتبالی که مغز دارد!

با وجود این قطعه، آدیداس این کفش را سبکترین کفش فوتبال جهان معرفی کرده و طراحی میخهای آن را عاملی برای بهبود شتاب فوتبالیست در زمین بازی می داند

مرژانو - کفش فوتبالی که مغز دارد!

این قطعه توانایی ذخیره هفت ساعت اطلاعات را دارد

مرژانو - کفش فوتبالی که مغز دارد!

"لیونل مسی" فوتبالیست آرژانتینی تیم بارسلونا در تبلیغات محصول جدید و هوشمند آدیداس حضور فعالی داشته است

نژادفلاح: تعیین زمان برای سرمربی تهدید است نه فرصت

عضو هیات مدیره باشگاه پرسپولیس، گفت: تعیین زمان برای سرمربی یک تهدید است، نه فرصت. چرا که فشار و استرس این زمان اجازه عملکرد مناسب را به سرمربی و تیم نخواهد داد.


به گزارش سایت رسمی باشگاه پرسپولیس، محمد حسین نژاد فلاح عضو هیات مدیره باشگاه پرسپولیس پس از دومین نشست این هیات مدیره گفت: اولین جلسه شب گذشته در وزارت ورزش و جوانان برگزار شد ولی امروز نیز اولین جلسه در باشگاه برگزار شد و طبیعی است که پس از بازی روز یکشنبه، جلسه معارفه و تودیع در باشگاه انجام خواهد شد ولی چون بازی روز یکشنبه برای ما خیلی مهم بود، امروز برای این بازی برنامه ریزی شد که قرار شد با تمام وجود از تیم حمایت کنیم و انشاءا... پرسپولیس بتواند بردش را در این بازی داشته باشد.

وی مهمترین اولویت برای پیشرفت پرسپولیس را نیاز به یک برنامه زمانبندی دانشت و افزود: اولویت بندی نیازمند یک برنامه زمانبندی شده است که طی چند جلسه بتوانیم اولویت بندی کنیم. آنچه که برای ما مهم است خارج کردن پرسپولیس از وضعیت فعلی است که این بدست نمی آید بجز با بردها و ما در حال حاضر تنها به برد تیم فکر می کنیم و تمام توان اعضای هیات مدیره، مدیر عامل، کادر فنی و بازیکنان در این است که بردهای پی در پی بتواند دل هواداران را شاد کند و در یک کلمه اگر بخواهم بگویم که اولویت باشگاه در چیست؟ باید بگویم جلب رضایت هواداران. من واقعا از هواداران عزیز و ارزشمند که روزهای سختی را پشت سر گذاشته اند عذرخواهی می کنم. هواداران مطمئن باشند که همت ارکان باشگاه جلب رضایت آنها است.

او در پاسخ یه سوالی درباره وضعیت استیلی و زمان فرصت داده شده به او تصریح کرد: مسلما این تغییر و تحول برای برد بوده و ما وضعیت خوبی را در جدول رده بندی نداریم. منتهی همه باید دست به دست هم بدهیم تا سیر صعودی بردهای تیم دنبال شود و طبیعتا اگر آقای استیلی بتوانند این سیر صعودی را طی و حفظ کنند که موجب رضایت مندی هواداران باشد و چه کسی بهتر از ایشان.

وی خاطرنشا کرد: تعیین زمان برای سرمربی تهدید است نه فرصت، اگر ما برای ایشان فرصت تعیین کنیم وی را تهدید کرده ایم و اینکه بگوییم یک برد یا دو برد فرصت دارد یک استرس را به او وارد کرده ایم. این فرصت از اول تا آخر به آقای استیلی داده شده به شرطی که ایشان نیز بتواند رضایت مندی هواداران را جلب کند.

لیزرانداز در ورزشگاه آزادی کشف شد ! + عکس

لیزرانداز در ورزشگاه آزادی کشف شد ! + عکس
خدمت هوادار پرسپولیس به استقلال / در حالی که جو ورزشگاه به سود پرسپولیس شده بود این هوادار اقدام به انداختن لیزر در چشم مهدی رحمتی کرد...


 

90: زمانی که پژمان منتظری علی کریمی را در محوطه جریمه استقلال سرنگون کرد اینطور به نظر می رسید که پرسپولیس از برتری 10 دقیقه ای اش نتیجه خواهد گرفت...


اما برعکس، این پنالتی یکی از دلایل شکست پرسپولیس در بازی امروز بود. در حالی که جو ورزشگاه به سود پرسپولیس شده بود این هوادار اقدام به انداختن لیزر در چشم مهدی رحمتی کرد تا با افزایش کش و قوس ها ؛ داور ناگهان به سمت ناظر بازی بدود و صحنه را به او گزارش کند.
همه این ها در شرایطی بود که لحظه به لحظه به استرس محمد وری پنالتی زن پرسپولیس افزوده می شد. کسی که کاملا مرعوب مهدی رحمتی بود و در نهایت هم ضربه را به اوت زد.
این صحنه که با هنرمندی جاوید نیکپور شکار شده است مصداق مدرن دوستی خاله خرسه است. مکافات عشق زیاد!

رئال مادرید در حسرت پیروزی مقابل بارسلونا ماند

رئال مادرید مقابل بارسلونا در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو متوقف شد تا قهرمان در نیوکمپ مشخص شود.


مرحله رفت سوپر جام اسپانیا میان تیم‌های رئال مادرید و بارسلونا در ورزشگاه سانتیاگو برنابئو مادرید با قضاوت فرناندو تیچریا ویتینس 30 دقیقه بامداد امروز (دوشنبه) آغاز شد که این دیدار با تساوی 2 بر 2 به پایان رسید.

مسعود اوزیل در دقیقه 13 برای رئال گلزنی کرد، اما داوید ویا در دقیقه 36 بازی را به تساوی کشاند و لیونل مسی در دقیقه 45 پیروزی را در نیمه اول برای شاگردان گواردیولا رقم زد. در نیمه دوم آلونسو در دقیقه 54 گلزنی کرد تا بازی به تساوی کشیده شود.

قبل از آغاز بازی و زمانی که ترکیب دو تیم اعلام شد غیبت ژاوی مغز متفکر میانه میدان کاتالان‌ها، پیکه و پویول مدافعان همیشه ثابت بارسا و بوسکتس، از طرفی حضور تمامی ستارگان رئال و مثلث مرگ این تیم (رونالدو، اوزیل و بن‌زما) تمامی پیش‌بینی‌ها را به‌نفع کهکشانی‌ها رقم زده بود.

*شرح بازی:
در این دیدار و در نیمه اول شاگردان خوزه مورینیو که از حمایت تماشاگران رئال و پرچم‌های سفیدشان بهره می‌بردند بازی را باقدرت آغاز کردند و حملات متعدد و خطرناکی را بر روی دروازه بارسا تدارک دیدند.

اولین خطر این بازی توسط کریم بن‌زما احیا شده انجام گرفت و این بازیکن فرانسوی با ضربه سر خود تا آستانه فروپاشی دروازه بارسا پیش رفت که ویکتور والدس با عکس‌العمل تماشایی مانع فروپاشی دروازه کاتالان‌ها شد.

رئال که همچنان فشار خود را بر روی دروازه بارسا حفظ کرده بود، در دقیقه 13 و روی پاس زیبای بن‌زما به مسعود اوزیل این بازیکن ملی‌پوش آلمانی را در موقعیتی تک به تک با ویکتور والدس قرار داد و اوزیل با تک ضربه‌ای فنی دروازه بارسا را گشود تا سانتیاگو برنابئو منفجر شود و پرچم‌های سفید رئال توسط هوادران این تیم برافراشته شود.

پس از این گل بازی متعادل شد و بیشتر در میانه میدان دنبال شد.

این روند ادامه داشت تا در دقیقه 36، داوید ویا با ضربه‌ای دیدنی و فنی از پشت محوطه جریمه دروازه ایکر کاسیاس را گشود تا سکوت سانتیاگو برنابئو را فرا بگیرد و بازی به تساوی کشیده شود.

نتیجه یک بر یک تا اواخر نیمه اول ادامه داشت و همه منتظر شنیدن سوت پایان نیمه اول توسط داور بودند که لیونل مسی در دقیقه 45 با حرکتی انفجاری به قلب دفاع رئال زد و برای بار دوم دروازه کاسیاس را گشود تا آب‌سردی بر پیکره مورینیو و شاگردانش ریخته شود و ورزشگاه بیش از پیش به سکوت فرو برود.

در نیمه دوم شاگردان مورینیو که تحمل شکست را نداشتند و نمی‌خواستند مقابل دیده‌گان تماشاگرانش بار دیگر مقابل بارسا شکست بخورد حملات هجومی بر روی دروازه بارسا تدارک دیدند تا اینکه آلونسو با شوتی زمینی در دقیقه 54 بازی را به تساوی کشاند تا آقای خاص و شاگردانش بار دیگر برای کسب پیروزی امیدوار شوند.

پس از این گل دو تیم تعویض‌های متعددی را انجام دادند. ژاوی به‌جای تیاگو وارد زمین شد و با حضور پیکه و پدرو تا حدودی ترکیب بارسا تکمیل شد.
از سوی دیگر رئال نیز بیکار نبود و با تعویض خدیرا و حضور کونترائو در میدان نشان داد که به دنبال برد در این دیدار است. حضور هیگواین به‌جای بن‌زما نیز دیگر تعویض رئال بود.
اما در نهایت مورینیو در حسرت پیروزی مقابل بارسا باقی ماند تا چهره قهرمان در نیوکمپ مشخص شود.

این تساوی باعث شد تا مورینیو در حسرت پیروزی مقابل شاگردان گواردیولا بماند و رکورد شکست‌ناپذیری پپ در برنابئو پابرجا بماند و چهره قهرمان سوپرجام اسپانیا بامداد پنج‌شنبه در نیوکمپ مشخص شود.


فابرگاس با قراردادی 35 میلیون یورویی رسماً بارسایی شد

امروز پس از حدود گذشت دو سال منازعه بارسلونا و آرسنال بر سر انتقال سسک فابرگاس به نیوکمپ، دو باشگاه به توافق نهایی دست پیدا کردند و این هافبک 24 ساله بالاخره پیراهن تیم سابق خود را بر تن خواهد کرد.

فابرگاس امروز در نیوکمپ حضور پیدا کرده تا تست پزشکی بارسلونا را انجام دهد. دو باشگاه که برای انجام گرفتن این انتقال مدت ها با یکدیگر کشمکش داشتند، پیش از آنکه فصل نقل و انتقالات خاتمه پیدا کند، به توافق رسیدند. گفته می شود بارسا برای فابرگاس 30 میلیون یورو پرداخت کرده است که به این مبلغ 5 میلیون یورو هم اضافه خواهد شد.

در سایت هر دو باشگاه خبر رسمی این انتقال منتشر شده و بازیکنان دو تیم نظرهای خود را در مورد این انتقال در صفحه شبکه اجتماعی خود بیان کرده اند. فابرگاس از شانزده سالگی و به مدت 8 سال در آرسنال حضور داشت و در این مدت 303 بازی برای این تیم انجام داد.

خبر داغ از پرسپولیس

وعده مایلی کهن به کاشانی: انصاری فرد را پرسپولیسی می کنم

سه شنبه 21 تیر ماه سال 1390


مرجع خبری پرسپولیس : سرپرست باشگاه پرسپولیس و مدیر فنی سرخپوشان شامگاه شنبه با هم ملاقات کرده و درخصوص آخرین وضعیت تیم فوتبال پرسپولیس با یکدیگر مذاکره کردند.

حبیب کاشانی شنبه شب با دعوت از محمد مایلی به منزلش با او درخصوص آخرین وضعیت تیم فوتبال پرسپولیس به بحث و گفت‌وگو پرداخت تا در روزهای آینده در خصوص جذب بازیکنان جدید هماهنگی لازم میان او و محمد مایلی‌کهن وجود داشته باشد.

البته در این نشست کاشانی و مایلی کهن در خصوص تقسیم وظایف مدیر فنی و سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس نیز سخنانی را مطرح کردند که گفته می‌شود مایلی‌کهن با توضیح اتفاقاتی که میان وی و استیلی روی داده در خصوص جلسه روز شنبه خود با حمید استیلی در ورزشگاه درفشی‌فر مطالبی را به حبیب کاشانی گزارش داد.

از مطالب مطرح شده در جلسه مایلی‌کهن و کاشانی خبر دقیقی در دست نیست اما گفته می‌شود در این نشست محمد مایلی کهن به کاشانی وعده داده تا با کریم انصاری فرد به صورت خصوصی صحبت کند تا شاید بتواند وی را متقاعد کند که با پرسپولیس قرارداد امضا کند، مایلی کهن با اشاره به علاقه حمید استیلی به این بازیکن به کاشانی اعلام کرده از هیچ تلاشی در این خصوص فروگذار نخواهد بود و تمام توان خود را به کار می‌بندد تا با انصاری‌فرد مذاکره کند.

بر اساس شنیده‌ها یکی دیگر از تصمیمات این جمع دو نفره انتخاب محمد پنجعلی به عنوان مدیر تیم‌های پایه پرسپولیس بوده که محمد مایلی‌کهن این مسئله را به کاشانی پیشنهاد می‌دهد و مورد موافقت سرپرست قرار می‌گیرد که صبح روز یکشنبه حبیب کاشانی حکم پنجعلی برای مدیریت تیم‌های پایه را صادر ‌کند. به نظر می‌رسد روابط مطلوب کاشانی – مایلی کهن - استیلی با یکدیگر مثلث طلایی سرخپوشان را تشکیل داده که می‌توان با روابط خوب این سه نفر به آینده پرسپولیس خوشبین بود.

تاریخچه باشگاه پرسپولیس

مقدمه: باشگاه شاهین (۱۳۴۶-۱۳۲۱)

باشگاه فوتبال شاهین در سال ۱۳۲۱ به‌ دست عباس اکرامی بنا شد. او یک معلم بود و باشگاه را با کمک تعدادی جوان دانشجو با شعار «اول اخلاق، دوم درس، سوم ورزش» بنا نهاده بود. باشگاه شاهین توانست بازیکنان بزرگی مانند پرویز دهداری، امیرمسعود برومند، همایون بهزادی، حمید شیرزادگان، حسین کلانی و بسیاری دیگر را که در تیم ملی بازی کردند، به فوتبال ایران بشناساند. شاهین در دهه ۱۳۴۰ به اوج محبوبیت رسید اما برخی اتفاقات، فدراسیون فوتبال ایران و روزنامه کیهان ورزشی (مهمترین روزنامهٔ ورزشی آن زمان) را روبروی آنها قرار داد. اختلاف بین آنها بیشتر شد و باعث شد تا در روز ۱۸ تیر ۱۳۴۶، دو روز پس از برد ۳-۰ شاهین رو در روی باشگاه تهرانجوان، سازمان ورزش و تفریحات ایران شاهین را منحل اعلام کند.

درمورد دلایل انحلال باشگاه شاهین حرف و حدیث‌های بسیاری وجود دارد. اگرچه سازمان ورزش دلیل انحلال این باشگاه را در متن ابلاغیه رسمی «منافات فعالیت‌ها با روح عالیه ورزش» عنوان می‌کند، اما برخی تحلیلگران، دلایل سیاسی؛ از جمله مخالفت عباس اکرامی با حکومت پهلوی را موثر می‌دانند. بنابر ادعای یکی از بازیکنان شاهین ردپای تحریک‌ های پرویز خسروانی، مدیر عامل وقت باشگاه تاج هم در این انحلال دیده می‌شود.

پس از انحلال شاهین هواداران با ادامه لیگ همراهی نکردند. هنگامی که شاهین منحل شد، چند باشگاه مانند پاس، راه‌آهن و عقاب درپی جذب بازیکنان شاهین برآمدند و این به معنی از هم ‌پاشیدن این تیم بود. اما با رایزنی علی عبده با پرویز دهداری و مسعود برومند، بازیکنان باشگاه شاهین به تیم پرسپولیس پیوستند.

باشگاه پرسپولیس (۱۳۴۶-۱۳۴۲)

باشگاه پرسپولیس تهران در سال ۱۳۴۲ به دست علی عبده بنیانگذاری شد. این باشگاه جزو دارایی‌های «شرکت سی.‌آر.سی» بود که به جز عبده، فاطمه پهلوی و همسرش محمد خاتم نیز از سهامداران آن بودند. عبده از آمریکا به ایران آمده ‌بود و در مشت‌زنی آمریکا صاحب عنوان قهرمانی و مسئولیت بود. در آن زمان باشگاه پرسپولیس در رشته‌های ورزشی بولینگ، والیبال، بسکتبال و اسکیت فعال بود و یک تیم فوتبال ضعیف در دسته دوم داشت که بهترین بازیکن آن محمود خوردبین بود.

پس از انحلال شاهین و در زمستان ۱۳۴۶، با رایزنی عبده و پرویز دهداری، ۴ نفر از بازیکنان شاهین به نام‌های ابراهیم آشتیانی، ناظم گنجاپور، کاظم رحیمی (به عنوان کاپیتان) و بهمن نوروزی در یک بازی دوستانه با باشگاه جم آبادان (که در آن زمان باشگاهی صاحب نام و قهرمان اولین دوره جام منطقه ای ایران بود) در ترکیب تیم دسته دومی پرسپولیس قرار گرفتند.

حضور این ۴ نفر در آن بازی زمینه ‌ساز پیوستن بقیه‌ی بازیکنان شاهین به پرسپولیس و آغاز محبوبیت این باشگاه شد. پرسپولیس سال ۱۳۴۷ را با مربیگری پرویز دهداری و سرپرستی مسعود برومند آغاز کرد. این تیم باید کار خود را از دسته دوم آغاز می‌کرد، اما انحلال چند تیم در آن زمان باعث شد تا مسابقات رده ‌بندی برای تعیین دسته باشگاه ‌های کشور برگزار شود. در آن مسابقات ۴۴ تیم شرکت کردند که تیم‌های پرسپولیس، تاج، پاس و عقاب در گروه‌های خود صدرنشین شدند.


سالیان نخست (۱۳۵۲-۱۳۴۶)

از سال بعد پرسپولیس وارد لیگ ایران شد و با قهرمانی باشگاه‌های تهران به عنوان نماینده‌ی ایران به جام باشگاه‌های آسیا که در تایلند برگزار می‌شد راه یافت، اما پرسپولیس در آن جام موفق نبود و در مرحلهٔ گروهی این رقابت ها حذف شد. در سال ۱۳۴۸ کارخانه ایران ناسیونال خودروی پیکان را تولید کرد. محمود خیامی مالک آن برای تبلیغ محصول جدید کارخانه‌اش با عبده توافقنامه‌ای امضا کرد و تمام بازیکنان پرسپولیس به جز عزیز اصلی و محمود خوردبین را برای باشگاه پیکان به صورت قرضی خریداری کرد. در آن سال پیکان با اقتدار قهرمان شد و پرسپولیس با بازیکنانی جوان به مقام یازدهم رسید. پیکان آن سال پرسپولیس را با گل علی پروین شکست داد. سال بعد تمام بازیکنان به پرسپولیس بازگشتند.

در سال ۱۳۵۰، پرسپولیس اولین قهرمانی خود را با اقتدار به دست آورد. آن‌ها فصل را با ۱۳ پیروزی و ۱ شکست برابر تاج مسجد سلیمان پشت سر گذاشتند. در سال ۱۳۵۱ عبده مانور تبلیغاتی بزرگی به راه انداخت و باشگاه پرسپولیس را یک باشگاه حرفه‌ای اعلام کرد، اما در پی حمایت نکردن دیگر باشگاه ‌ها، پرسپولیس بار دیگر آماتور شد.

دوران جام تخت جمشید (۱۳۵۷-۱۳۵۲)

جام تخت جمشید در سال ۱۳۵۲ راه ‌اندازی شد. این جام تا آن زمان، معتبرترین و برترین جام برگزار شده در ایران بود. در ۵ دورهٔ برگزاری این جام، پرسپولیس با ۲ قهرمانی در سال ‌های ۵۲-۵۱ و ۵۵-۵۴ و نایب ‌قهرمانی در ۳ سال دیگر، پرافتخارترین تیم ایران لقب گرفت. در نخستین دورهٔ جام تخت جمشید نیز پرسپولیس بدون شکست و با اقتدار تمام قهرمان شد و حتی تاج، رقیبش را که نایب ‌قهرمان شد؛ ۶-۰ شکست داد.

پرسپولیس با پیروزی ۲-۰ برابر ماشین سازی تبریز در ۲۲ مرداد ۱۳۵۷، دوران حضور خود را در جام تخت جمشید به پایان برد.

سال‌های نخست پس از انقلاب (۱۳۶٥-۱۳۵۸)

چند ماه پیش از انقلاب اسلامی، ساختمان بولینگ عبده آتش گرفت. در پی این آتش‌ سوزی بیمه تمام خسارت را به فاطمه پهلوی پرداخت نمود. از این رو برخی او را در آتش‌ سوزی سهیم می‌دانند. عبده و فاطمه‌ پهلوی پس از آتش‌ سوزی به آمریکا رفتند.

با این که پرسپولیس در سال ۱۳۵۸ در جام شهید اسپندی به قهرمانی رسید، اما تیم از هم پاشید و بسیاری از بازیکنان عوض شدند. بنیاد مستضعفان انقلاب اسلامی باشگاه پرسپولیس را مصادره کرد و باشگاه بدون زمین تمرین و دفتر در اوج تنگدستی زیر نظر سازمان تربیت بدنی قرار گرفت.

با وقوع جنگ ایران و عراق و برگزار نشدن لیگ کشوری، پرسپولیس از دوران خوب خود فاصله گرفت، اما همچنان یکی از تیم‌های برتر جام باشگاه ‌های تهران و جام حذفی تهران بود.

تغییر نام به پیروزی (۱۳٧٠-۱۳٦٥)

در سال ۱۳۶۰ سازمان تربیت بدنی نام بولینگ عبده را به مجموعه ورزشی شهید چمران تغییر داد و دفتر باشگاه به خوابگاه تبدیل شد. سازمان تربیت بدنی قصد داشت نام باشگاه را هم تغییر دهد اما بازیکنان در اعتراض به تغییر نام باشگاه، در بازی با هما در لیگ تهران حاضر نشدند و قهرمانی این مسابقات را از دست دادند.

در دی ۱۳۶۵، پرسپولیس تحت پوشش بنیاد مستضعفان قرار گرفت و مدیرعامل باشگاه اعلام کرد که نام باشگاه به «آزادی» تغییر خواهد کرد. بار دیگر بازیکنان برابر تغییر نام باشگاه مقاومت کردند و محمود خوردبین (سرپرست تیم)، به نمایندگی از پرسپولیس، از حضور در مسابقات انصراف داد.

پس از مدت کوتاهی بنیاد مستضعفان از باشگاه‌داری انصراف داده و امتیاز آن را به شرکت فرهنگی ـ ورزشی پرسپولیس که در تاریخ 16/2/70 به ثبت رسیده و 49% از سهام آن به سازمان تربیت بدنی تعلق داشت، واگذار نمود. اما در روز ۲۷ بهمن 137٠، با ثبت مؤسسه فرهنگی ـ ورزشی پیروزی، امتیاز این تیم ناباورانه به آن مؤسسه انتقال یافت و تاکنون نیز معلوم نشده که علت انتقال امتیاز باشگاه پرسپولیس از شرکت فرهنگی ـ ورزشی پرسپولیس که مالک واقعی آن بوده، چیست. هرچند به هر حال هنوز هم اکثریت مردم ایران این تیم را با نام پرسپولیس می‌شناسند.

شرکت فرهنگی ورزشی پرسپولیس (۱۳٨٧-۱۳٧٠)

شرکت فرهنگی ورزشی پرسپولیس در تاریخ 18/2/1370 با شماره 83332 توسط آقای اسماعیل وفائی با 5/50% سهام، سازمان تربیت بدنی به ریاست آقای دکتر حسن غفوری‌فرد و به نمایندگی آقای عباس انصاری‌فرد با 49% سهام و آقای حسین منتظر موعود با 5/0% سهام تأسیس شد و به ثبت رسید. در همان زمان آقای وفائی به سمت مدیرعامل، آقای انصاری‌فرد (نماینده سازمان) به سمت رئیس هیئت مدیره و آقای منتظر موعود به سمت نایب رئیس هیئت مدیره انتخاب شدند.

شایسته ذکر است که آقای حسن غفوری‌فرد به عنوان معاون رئیس جمهور و سرپرست وقت سازمان تربیت بدنی، آقای انصاری‌فرد را به عنوان نماینده تام‌الاختیار و امین سهام سازمان در تاریخ 31/1/70 معرفی کرده بودند.

پس از آن در تاریخ 20/7/72، سازمان تربیت بدنی عدم تمایل خود را نسبت به ادامه همکاری با شرکت پرسپولیس اعلام و در تاریخ 20/6/76 کل سهام خود را به آقای وفائی واگذار و از شرکت پرسپولیس خارج شد. البته بین سال‌های 72 تا 76، تمام جلسات با حضور آقای انصاری‌فرد به عنوان نماینده تام‌الاختیار سازمان تربیت بدنی برگزار می‌شد. و تاکنون همواره جلسات سالیانه هیئت مدیره شرکت پرسپولیس با حضور سهامداران به صورت منظم برگزار و صورتجلسه‌های مربوطه به اداره ثبت شرکت‌ها و موسسات غیرتجاری ارجاع داده شده است.

در همان تاریخ آقای وفایی با هبه (امانت دادن) 5/50% سهم خود به آقای حسن عابدینی معروف به امیر عابدینی مدیرعامل اسبق باشگاه پیروزی، میزان سهم خود را به ٤٩% کاهش داد و آقای منتظر موعود نیز 5/0% سهم خود را به آقای بهروز محمودی واگذار کرد.

آقای عابدینی در تاریخ 17/7/87، 5/50% یعنی تمام سهم امانی خود و 5/0% سهم آقای محمودی را در ازای دریافت وجه به آقای وفائی بازگرداند و از پرسپولیس خداحافظی کرد و به این ترتیب آقای وفائی مجدداً صاحب تمام سهام پرسپولیس شد.

بر مبنای آخرین مجمع عمومی عادی که به طور فوق‌العاده در مورخ 3/8/87 تشکیل شد، همراه با آقای اسماعیل وفائی، شرکت غذاسازان زندگی به نمایندگی آقای حمید موحدی و شرکت تجارت بین‌المللی وفا کیش به نمایندگی آقای مصطفی جوادی شجونی برای مدت دو سال به عنوان اعضاء هیات مدیره و آقای اسماعیل وفائی به سمت رئیس هیئت‌مدیره و مدیرعامل؛ و حمید موحدی به سمت نایب رئیس هیئت مدیره تعیین و همچنین محرم هادی‌سرابی به سمت بازرس اصلی و کمال میرمحمدی به سمت بازرس علی‌البدل برای مدت یک سال انتخاب گردیدند. و هر یک از این دو شرکت متعلق به آقای وفائی صاحب 1% از سهام پرسپولیس شدند و 98% دیگر سهام نیز در مالکیت شخصی آقای وفائی ماند.

هرچند آقای وفایی بارها و بارها در مقاطع مختلف اعلام داشته‌اند که سهام شرکت فرهنگی ـ ورزشی پرسپولیس که در اصل مالک و صاحب امتیاز باشگاه پرسپولیس نیز می‌باشد به تمامی طرفداران و هواداران میلیونی پرسپولیس در ایران و اقصی نقاط جهان تعلق دارد و ایشان همواره مترصد فرصتی هستند که بتوانند سهام شرکت فوق‌الذکر را ضمن حفظ نظارت مستمر دولت به مالکین واقعی پرسپولیس یعنی انبوه میلیونی هواداران واگذار نماید

بیوگرافی و زندگی نامه کامل لیونل مسی از کودکی تا حال

بیوگرافی و زندگی نامه کامل لیونل مسی از کودکی تا حال


شناسنامه
- نام کامل» لیونل آندرس مسی
- تاریخ و محل تولد: ۲۴ ژوئن ۱۹۸۷ در روزاریوی آرژانتین
- ملیت: آرژانتینی و اسپانیائی
- قد: ۱۶۹ سانتی متر
- وزن: ۶۷ کیلوگرم
- باشگاهها: جوانان بارسلونا، بارسلونا
- نخستین بازی ملی: آگوست ۲۰۰۵ برابر مجارستان




اولین بازی یک‌ فوروارد کامل‌ زمانی‌ کارش‌ را صحیح‌ انجام‌ داده‌ که‌ گلی‌ را به‌ ثمر رسانده‌ باشد. «مسی‌» در این‌ دیدار گلی‌ به‌ ثمر نرساند، اما یک‌ بار در موقعیت‌ گل‌ قرار گرفت‌ که‌ دفاع‌ حریف‌ روی‌ او تکل‌ خطا انجام‌ داد و یک‌ ضربه‌ آزاد به‌ نفع‌ «بارسا» اعلام‌ شد و زننده‌ این‌ ضربه‌ هم‌ کسی‌ نبود جز رونالدینیو که‌ با این‌ ضربه‌ اولین‌ گل‌ بازی‌ را به‌ ثمر رساند.

اولین گل
اولین گل او در دیدار مقابل آلباسته بود که روی پاس رونالدینیو در موقعیتی مناسب توپ را از روی سر دروازبان به درون دروازه انداخت

سیستم جوانگرا
«مسی‌» در «روناریو» متولد شده‌ است‌، در آرژانتین‌أ اما در «بارسلونا» همه‌ او را از خودشان‌ می‌دانند و به‌ نظر می‌رسد یکی‌ از اولین‌ محصول‌های‌ سیستم‌ جوان‌گرای‌ بارسلون‌ جدید باشد. با اینکه‌ رونالدینیو، اتوئو و دکو نام‌های‌ معروفی‌ هستند و در همه‌ جای‌ دنیا شناخته‌ شده‌اند، اما «بارسلونا» به‌ محصولات‌ جوان‌ داخلی‌ خود نیز می‌بالد و «مسی‌» آخرین‌ فرد از حلقه‌ نام‌های‌ پرداخته‌ شده‌یی‌ در «بارسلون‌» است‌ که‌ نام‌هایی‌ چون‌ «کارلوس‌ پویول‌»، «ژاوی‌ هرناندز»، «ویکتور والدز»، «آندره‌ اس‌ اینیستا» و... را شامل‌ می‌شود.


مقایسه با مارادونا
مسی‌ در سال‌ 1987 به‌ دنیا آمده‌ است‌. در پنج‌ سالگی‌ بازی‌ فوتبال‌ را آغاز کرده‌ )در باشگاه‌ گراندولی‌(أ در تیمی‌ که‌ پدرش‌ هم‌ در آن‌ مشغول‌ فعالیت‌ بوده‌ است‌. توانایی‌های‌ او مسوولان‌ باشگاه‌ «نیول‌ اولدبویز» را قانع‌ کرد که‌ «لیونل‌» را به‌ خدمت‌ بگیرند و او به‌ برادر بزرگترش‌ که‌ در آن‌ باشگاه‌ بازی‌ می‌کرد ملحق‌ شد. مربی‌ او در آن‌ باشگاه‌ «ایزیگو دومینگوئز»، می‌دانست‌ که‌ او استعداد شگرفی‌ در خود پنهان‌ دارد. او می‌گوید: «او می‌توانست‌ کارهایی‌ با توپ‌ انجام‌ دهد که‌ قوانین‌ فیزیک‌ را به‌ بازی‌ می‌گرفت‌. تنها کسی‌ که‌ قبل‌ او دیده‌ام‌ که‌ چنین‌ توانایی‌هایی‌ دارد، «دیه‌گو مارادونا» است‌...


مشکلات پزشکی
پیشرفت‌ «مسی‌» با اخباری‌ که‌ نشان‌ از یک‌ بیماری‌ هورمونی‌ در او داشت‌ که‌ باعث‌ توقف‌ رشد او می‌شد، تحت‌الشعاع‌ قرار گرفت‌. پدرش‌ تصمیم‌ گرفت‌ به‌ «کاتالونیا» مهاجرت‌ کند تا بتواند هزینه‌ درمانی‌ سنگین‌ او را به‌ نحوی‌ تامین‌ کند، اما «بارسلونا» همه‌ چیز را در مورد استعداد «لیونل‌» جوان‌ می‌دانست‌ و بنابراین‌ پیش‌قدم‌ شد تا هزینه‌های‌ درمان‌ او را بپردازد و همچنین‌ با او قراردادی‌ برای‌ بازی‌ در تیم‌ جوانان‌ «بارسلونا» منعقد شد.




آغاز به کار در اسپانیا
وقتی‌ «مسی‌» پا به‌ اسپانیا گذاشت‌ فقط‌ یک‌ متر و چهل‌ سانتی‌ متر قد داشت‌. اما قد و هیکل‌ و نیز توانایی‌های‌ او بسرعت‌ شروع‌ به‌ رشد کردند و در مدت‌ زمان‌ کوتاهی‌ حدود سی‌ سانتیمتر به‌ قد او اضافه‌ شد. پس‌ از به‌ ؤمر رساندن‌ سی‌ و هفت‌ گل‌ و سی‌ بازی‌ در اولین‌ فصل‌ بازی‌اش‌، فدراسیون‌ فوتبال‌ اسپانیا به‌ او پیشنهاد کرد تا در تیم‌ ملی‌ اسپانیا شروع‌ به‌ بازی‌ کند. مربی‌ تیم‌ زیر شانزده‌ ساله‌های‌ اسپانیا در آن‌ زمان‌ یعنی‌ آقای‌ «گینس‌ مندس‌» یکی‌ از بزرگترین‌ علاقه‌مندان‌ او بود. او در مورد «مسی‌» در آن‌ زمان‌ گفت‌: «در میان‌ بازیکنانی‌ در این‌ سن‌، او بهترین‌ بازیکنی‌ است‌ که‌ من‌ در عمرم‌ دیده‌ام‌.»



ثبت رکورد برای بارسلونا
در نوامبر سال‌ 2003، مسی‌ در یک‌ بازی‌ دوستانه‌ در مقابل‌ «اف‌ ث‌پورتو» بازی‌ کرد و یک‌ سال‌ بعد هم‌ اولین‌ بازی‌ رسمی‌اش‌ با پیراهن‌ بارسلونا را در مقابل‌ تیم‌ «اسپانیول‌» به‌ انجام‌ رساند. او در فصل‌ گذشته‌ در بازی‌های‌ چندی‌ ظاهر شد، من‌ جمله‌ در لیگ‌ قهرمانان‌ مقابل‌ «شاختار دونتسک‌». پس‌ از آن‌ در بازی‌ مقابل‌ «آلباسته‌» بود که‌ «لیوئل‌» با زدن‌ گل‌ در کتاب‌ رکوردهای‌ «بارسا» به‌ عنوان‌ جوانترین‌ گلزن‌ تاریخ‌ باشگاه‌ شناخته‌ شد.



بازیکنی جهانی
در تابستان‌ ستاره‌ اقبال‌ «مسی‌» بالاتر هم‌ رفت‌. او آرژانتین‌ را به‌ فتح‌ جام‌ جهانی‌ جوانان‌ رهنمون‌ شد. او در این‌ جام‌ عنوان‌ بهترین‌ گلزن‌ و بهترین‌ بازیکن‌ تورنمنت‌ را دریافت‌ کرد. مربی‌ آرژانتین‌ «خوزه‌ پکرمن‌»، او را در دیدار دوستانه‌ با مجارستان‌ به‌ تیم‌ ملی‌ بزرگسالان‌ دعوت‌ کرد، اما در این‌ بازی‌ او خودش‌ را نشان‌ نداد و از حیث‌ کارکرد منفی‌ در صدر اخبار قرار گرفت‌. «مسی‌» در این‌ بازی‌ دو دقیقه‌ پس‌ از ورود به‌ زمین‌ توسط‌ داور از بازی‌ اخراج‌ شد.


قرارداد جدید
«بارسلونا» از این‌ می‌هراسید که‌ مبادا باشگاه‌های‌ دیگر جواهرش‌ را از چنگ‌ باشگاه‌ در آورند، بنابراین‌ پس‌ از مدت‌زمان‌ کوتاهی‌ پس‌ از یک‌ قرارداد پنج‌ ساله‌، به‌ او پیشنهاد تمدید قرارداد دادند و با او تا سال‌ 2014 با حقوق‌ صد و پنجاه‌ میلیون‌ پوند که‌ هم‌ تراز قرارداد رونالدینیو بود، قرارداد بستند.



استعداد ویژه‌
مشکل‌ آنجا بود که‌ بارسلونا در دیدارهای‌ لیگ‌ اسپانیا نمی‌توانست‌ از مسی‌ استفاده‌ کند. ملیت‌ غیراسپانیایی‌ او اجازه‌ چنین‌ کاری‌ را به‌ باشگاه‌ در سال‌ جاری‌ نمی‌داد. اما اعطای‌ عنوان‌ شهروند افتخاری‌ اسپانیا به‌ او به‌ این‌ معناست‌ که‌ او دوباره‌ می‌تواند در ترکیب‌ تیم‌ مردمی‌ و محبوب‌ اسپانیا قرار گیرد. «ریکارد» عقیده‌ دارد می‌تواند از «مسی‌» در هر بازی‌ استفاده‌ کند و می‌گوید که‌ پس‌ از درخشش‌ در مقابل‌ «اودینزه‌» اعتمادش‌ به‌ «مسی‌» بیشتر شده‌ است‌. او می‌گوید: «مسی‌ یک‌ بار دیگر نشان‌ داد که‌ چه‌ استعداد ویژه‌یی‌ دارد. او همچنان‌ جوان‌ است‌، اما حضورش‌ در تیم‌ حیاتی‌ به‌ نظر می‌رسد.»




بعد از مارادونا هیچ فوتبالیستی نتوانست به خوبی یاد او را در دل ها زنده کند .تا این که بار دیگر در فوتبال آرژانتین حادثه ای رخ داد . و آن ظهور ستاره ای آرژانتینی، کوتاه قد، کم وزن با پوستی سفید بود به نام لیونل مسی. طولی نکشید که او با زدن ۳۷ گل در ۳۰مسابقه برای جوانان بارسلونا توجه همه را به خود جلب کرد . درمیان همه ی نگاه ها، نگاه دیگو آرماندو مارادونا جدی تر از همه او را می پایید. مارادونا با دیدن بازی های مسی به رازی بزرگ پی برد . احساس مارادونا به او می گفت که این بار جانشین واقعی اوپیدا شده.پس از مدتی باتلاش مارادونا و مربی تیم جوانان بارسلونا مسی به بارسلونای اصلی راه یافت. و به این ترتیب ستاره ی جوان به یکی از بزرگترین آرزوهایش دست یافت .اما برای مسی با ارزش تر از بازی کردن در تیم بارسلونا داشتن حامی بزرگی همچون مارادونا بود .




. بعد از مارادونا در تمام دنیا بازیکنان زیادی مارادونا نامیده شدند : مارادونای شرق، مارادونای غرب، مارادونای آسیا، مارادونای اروپا، مارادونای عرب و... . اما این موضوع یعنی خوانده شدن به نام مارادونا در آرژانتین کشور مارادوناها به گونه ی دیگری شکل گرفت . بیشتر بازیکنان آرژانتین در آغاز درخششان، مارادونا خوانده شده اند بازیکنانی مثل : آیمار، ریکلمه، توز , ساویولا و... . اما گویا هیچکدام لیاقت داشتن چنین لقبی را نداشتند و زیر سنگینی شهرت و افتخارات این نام کمر خم کردند .عدم موفقیت تمام این بازیکنان خود دلیلی بود تا کارشناسان و مردم بار دیگر به این باور برسند که مارادونا واقعا تکرار نشدنی است




فینال لیگ قهرمانان اروپا 2008 - 2009
مسی در بازی مقابل منچستر یونایتد در فینال لیگ قهرمانان اروپا خئش درخشید و در دیداری که با نتیجه 2 بر 0 به پیروزی رسیدند گل دوم تیمش را به ثمر رساند.ا. در فینال لیگ قهرمانان اروپا در فصل 2005 - 2006 به علت مصدومیت غایب بود ولی در این بازی حضور داشت و نقش مهمی هم در کسب این عنوان بارسلونا داشت.
- افتخارات تیمی:
لالیگا 2004 - 2005 و 2005 - 2006 و 2008 - 2009
جام حذفی اسپانیا 2008 - 2009
لیگ قهرمانان اروپا : 2005 - 2006 و 2008 - 2009
سوپر کاپ اسپانیا: 2005 و 2006 و 2009
مدال طلای المپیک 2008
قهرمان جام جهانی جوانان 2005
سوپرکاپ اروپا 2009


افتخارات شخصی:
بهترین بازیکن زیر 21 سال اروپا 2007
آقای گل جام جهانی جوانان 2005
بهترین بازیکن جام جهانی جوانان 2005
آقای گل لیگ قهرمانان اروپا 2008 - 2009
__________________

لیونل مسی، بهترین فوتبالیست دنیاست، اگر چه او همواره نحیف‌ترین هم به شمار می‌آید. این نوشته گزارشی است از روبرتو ساویانو درباره هنر مسی در فوتبال و دیدار او با این بازیکن در بارسلونا. روبرتو ساویانو در سال 1979 در نزدیکی ناپولی به دنیا آمد. او نخست به عنوان خبرنگار کار می‌کرد. Gomorrha پرفروش‌ترین کتابش در سال 2006 چاپ شد. کتابی درباره روش‌های کار گروه مافیایی «گومورا». این کتاب به 42 زبان بازگردان و از روی آن فیلمی هم ساخته شده است:


به نوشته وطن امروز و به نقل از Zeit Online ؛ با«لیو» در رختکن نوکمپ، یکی از بزرگ‌ترین ورزشگاه‌های دنیا رو به رو شدم. مسی از سکوها همانند لکه‌ای کوچک، مهارناشدنی و بسیار سریع به چشم می‌آید. او از نزدیک هم جوانی نحیف اما جان سخت و خستگی‌ناپذیر است؛ بی‌اندازه کمرو و خجالتی. زیر لب ترانه‌ای آرژانتینی را زمزمه می‌کند. چهره‌ای دوست داشتنی، صاف و بدون چین و چروک دارد، بدون ریش و سبیل.

لیونل مسی کوچک‌ترین قهرمان زنده فوتبال است، با لقب «کک». او اندام بچه را داراست. در واقع رشد او به عنوان کودک تقریبا در 10 سالگی متوقف شد. دست و پاهای کودکان دیگر بلندتر بودند؛ صدایشان هم دستخوش دگرگونی می‌شد. با این حال لیونل کوچک ماند. یک جای کار ایراد داشت. آزمایش‌ها هم این موضوع را تایید می‌کردند؛ هورمون‌های رشد او تا اندازه‌ای منظم عمل نمی‌کردند.

آن طور که معلوم شد، مسی به گونه‌ای نادر از بیماری «نانیسم» مبتلا بود. همزمان با هورمون‌های رشد در کار دیگر هورمون‌ها نیز اختلال‌هایی ایجاد شده بود و آنها نیز ترشح نمی‌شدند. پوشیده نگه داشتن این ایراد ناشدنی بود. دوستان در زمین فوتبال متوجه شدند که [رشد] لیونل متوقف مانده است. مسی می‌گوید: «همیشه کوچک‌تر از همه بودم. هر کاری که می‌کردم و هر کجا که می‌رفتم، آنها همیشه می‌گفتند لیونل عقب افتاده است.»

انگار او در جایی از مسیر از بقیه عقب افتاده بود.
در 11 سالگی قد او تقریبا 140 سانتی متر است. پیراهن باشگاهش، نیو ولز اولد بویز در شهر روزاریوی آرژانتین برایش بسیار بزرگ است و به تنش زار می‌زند. پایش در کفش شنا می‌کند، بنابراین او بند کفش‌هایش را همانند کفش‌های خانگی می‌بندد. او بازیکنی استثنایی است، با این حال اندام یک کوتوله 8 ساله را دارد و نه یک نوجوان در حال رشد را.

درست در سن و سالی که در آن هرکس با نگاه به آینده می‌خواهد استعدادهایش را برای رشد و پیشرفت به کار بگیرد، رشد اولیه در مورد دست ها، پاها و تن او راکد می‌ماند. این برای مسی به معنای پایان تمام امیدهایی است که از نخستین روزهای حضورش در زمین فوتبال در پنج سالگی داشت. او احساس می‌کند، که با پایان یافتن رشدش همه چیز پایان یافته است. هر چیزی که او می‌خواست روزی بشود. همزمان پزشکان در این اندیشه هستند که چنانچه با این بیماری به موقع مبارزه شود، شاید بتوان آن را بر طرف کرد.

تنها اقدام ممکن هورمون درمانی با هورمون GH است؛ بمباران سالانه که با کمک آن شاید بتوان سانتی‌متر‌هایی از رشد صورت نگرفته را جبران کرد؛ سانتی‌مترهایی را که او نیاز دارد تا با آنها بتواند با غول‌های فوتبال مدرن رقابت شانه به شانه‌ای داشته باشد. درمان این بیماری برای خانواده بی‌اندازه سنگین و پرهزینه است، درمان آن ماهانه 900‌دلار خرج دربر دارد. فوتبال برای رشد و رشد برای فوتبال؛ از این به بعد این تنها راه پیش‌رواست.

او در جریان یک بازی توجه یک استعداد یاب را به خود جلب می‌کند. استعدادیاب‌ها در زندگی بازیکنان فوتبال همه چیز هستند. با هر مسابقه‌ای که آنها به تماشایش می‌روند، با هر نوجوانی که تصمیم می‌گیرند، رشد و پیشرفتش را پیگیری کنند و با هر پدری که می‌خواهند، با او به صحبت بنشینند، درباره سرنوشتی تصمیم می‌گیرند و آن را رقم می‌زنند. آنها در بیشتر موارد درها را به روی بازیکنان جوان می‌گشایند. با همه اینها چیزی که باید به مسی ارائه‌ شود، بسیار بیشتر است. آنها نه تنها می‌توانند فوتبالیست شدن را برای او ممکن کنند، که سلامت و تندرستی را بار دیگر به او باز می‌گردانند.

کارلس رکساچ، مدیر ورزشی بارسلونا پس از آنکه لیونل را در زمین دیده بود، این طور تعریف می‌کند: «پنج دقیقه برای دیدن اینکه او برگزیده است، کافی بود». آشکار است که استعدادی بی‌نظیر در پاهای مسی نهفته است. چیزی که از فوتبال فراتر می‌رود. وقتی کسی به تماشای او هنگام فوتبال می‌نشیند، همانند وقتی است که فرد به موسیقی گوش می‌دهد، گویی هر قطعه در یک ترکیب از هم پاشیده به جای خودش بازمی‌گردد.

رکساچ می‌خواهد او را خیلی زود از آن خود کند: «هر کسی بود، بلافاصله او را با طلا می‌سنجید». آنها روی یک کاغذ بی ارزش قرار داد خود را می‌نویسند، روی یک دستمال. رکساچ و پدر «کک» پای آن قرارداد را امضا می‌کنند. این تکه کاغذ بی ارزش زندگی لیونل را دگرگون خواهد کرد. بارسلونا این کودک جاودانه را باور دارد.

باشگاه تصمیم می‌گیرد که هزینه‌های هر هورمونی را که ترشح نمی‌شود، بپردازد اما مسی برای درمان باید راهی اسپانیا شود، همراه با همه اعضای خانواده، پدر، مادر و سه خواهر و برادرش که اکنون با او از روزاریو رفته‌اند؛ بدون مدرک و بدون کار و با اعتماد صرف به قراردادی که روی یک دستمال نوشته شده است. با این امیدواری که شاید در این اندام کودکانه بخت و اقبال آنها نهفته باشد. باشگاه در سال 2000 به مدت

3 سال هر گونه پشتیبانی پزشکی و درمانی مسی را تضمین می‌کند. برخی بر این باورند که شخصی که ایمان دارد به یاری فوتبال می‌تواند از جهنم و عذاب خارج شود، نیرویی در خود دارد که او را به هدف دلخواهش می‌رساند.

با این همه درمان به گونه‌ای وحشتناک توان مسی را می‌گیرد. حالش همواره بد است و پی‌درپی بالا می‌آورد. عضله‌ها به نظر در حال پاره شدن و استخوان‌های بدن در حال خرد شدن هستند. در عرض چند ماه اندامش بزرگ‌تر شده و به اندازه‌ای می‌رسد که در واقع در مدت چند سال باید به این اندازه می‌رسید.

مسی می‌گوید: «توانایی درد کشیدن را نداشتم و نمی‌توانستم به باشگاه جدیدم چیزی ارائه‌ بدهم، باشگاهی که همه چیز را مدیونش هستم». تفاوتی بنیادین میان آنهایی است که استعدادشان را به کار می‌گیرند تا پیشرفت کنند و آنهایی که همه چیزشان بسته به آن استعداد است.

هنر زندگی است اما نه به این معنا که هنر همه چیز یک فرد شود و او را در خود غرق کند بلکه به آن معناست که به شخصی آتیه ببخشد. برنامه دومی وجود ندارد، هیچگونه جایگزینی هم وجود ندارد که بتوان به آن رجوع کرد.

سرانجام بارسلونا پس از 3 سال می‌خواهد لیونل مسی را به کار بگیرد و خانواده می‌داند که اگر او اکنون نتواند آنطور که از او انتظار می‌رود، بازی کند، دردسرهایی برطرف ناشدنی پیش خواهد آمد. آنها در آرژانتین همه چیز را از دست داده‌اند و در اسپانیا هم هنوز چیزی را به دست نیاورده‌اند. اما زمانی که «کک» شروع به بازی می‌کند، هرگونه ترس و هراسی محو و برطرف می‌شود. مسی با تمرین سخت و پشتیبانی باشگاه نه تنها شجاعت که حتی رشد جسمانی لازم را نیز سال به سال و سانتی‌متر به سانتی‌متر به دست می‌آورد.

هیچ کس به درستی نمی‌داند که او امروز چند سانتی‌متر قامت دارد. بیشتر افراد می‌گویند او 69 / 1 متر است برخی هم کمی کمتر. برخی هم عنوان می‌کنند مسی هم‌اکنون به 60 / 1 می‌رسد و هنوز هم در حال رشد است. منابع رسمی دقیق نیستند. آنها به او رفته رفته سانتی‌مترهای بیشتری را نسبت می‌دهند.

گویا بحث بر سر درآمد یا بهایی است که او از خود در میدان نشان می‌دهد. حقیقت آن است که پیش از به صدا درآمدن سوت آغاز بازی و زمانی که دو تیم برابر هم صف‌آرایی می‌کنند، قد بازیکنان کم و بیش در یک اندازه و راستاست. تنها باید به چهره بازیکنان نگاه کرد تا چهره مسی را تشخیص داد. زمانی که تصاویر تلویزیونی سر او را نشان ندهد،‌ از اندامش نمی‌توان دریافت او مسی است.

در واقع هیچ کسی به طور پی‌درپی به دنبال او نیست. مرکز ثقل او به گونه‌ای است که مدافعانی که می‌کوشند او را متوقف یا سرنگون کنند، نمی‌توانند. او زمین نمی‌خورد حتی متزلزل هم نمی‌شود. به دویدنش ادامه می‌دهد، توپ را پیش می‌اندازد، متوقف نمی‌شود، دریبل می‌کند، جلو می‌زند، می‌خزد، فرار می‌کند و فریب می‌دهد. او مهارناشدنی است.

در بارسلونا به تمسخر گفته می‌شود، روبرتو کارلوس و فابیو کاناوارو، مدافعان بزرگ سابق رئال مادرید، ترجیح می‌دادند هرگز به چهره مسی نگاه نکنند، تنها به این خاطر که هرگز نتوانسته بودند، از او جلو بزنند. مسی فوق‌العاده سریع است. او با پاهای کوچکش مثل برق می‌دود، پاهایی که توپ را محکم حفظ و با هر حرکتی آن را کنترل می‌کنند. انگار که آنها دست هستند نه پا. حریفانش با مانورهای فریب دهنده‌اش ناگهان خود را دست خالی می‌یابند. نه از مسی خبری است و نه از توپ!

تماشای [بازی] مسی یعنی تماشای چیزی فراتر از فوتبال. چیزی ورای فوتبال و همتراز با زیبایی. همسان با شور و هیجان. بیننده او دیگر فاصله‌ای میان خود و مسابقه نمی‌یابد، بلکه خود را کاملا در درون آن می‌یابد و با حرکت‌های ناشیانه اما هماهنگش همذات پنداری می‌کند.

از همین رو بازی مسی با قطعه‌های پیانوی آرتورو بندتی میکل آنجلی، با تابلوهای رافائل و با فرمول‌های ریاضی جان نش درباره تئوری بازی که فراتر از یک آهنگ، رنگ و منطق هستند، قابل قیاس است. اینها که گفته شد همگی تاثیری هیپنوتیزم گونه دارند. درست همانند وقتی که کسی برای نخستین بار به تماشای بازی مسی می‌نشیند. او خواسته یا ناخواسته تحت تاثیر قرار می‌گیرد.

زمانی که توصیف روزنامه‌نگاران ورزشی از مسی را می‌خوانیم، در می‌یابیم که او چه تردست هنرمندی است. در جریان مسابقه‌ای میان بارسلونا و رئال مادرید که در آن بازیکنان حریف می‌کوشیدند، او را پی در پی از کار بیاندازند، گزارشگر مسابقه گزارش بازی را رها کرده و با هیجان تمام فریاد می‌کشد: «او نمی‌افتد، نمی‌افتد، نمییی افتددد!!!» در مسابقه‌ای دیگر میان دو دشمن دیرینه فریادهای پرشور «messi, messi» با حرف a همراه می‌شود و او از این پس برای همیشه «مسیا» [ناجی] خوانده می‌شود. دومین لقبش پس از «کک». بازی او به گونه‌ای سحرآمیز همه را شگفت‌زده و مبهوت می‌کند.

و مسیح او در فوتبال کسی جز دیه‌گو آرماندو مارادونا نیست. به ندرت می‌توان باور کرد، با این حال زمانی که مسی بازی می‌کند، پاس‌های مارادونا را در سر دارد؛ درست همانند یک شطرنج باز که در موقعیت‌های مشخصی از بازی از حرکت‌های قهرمانی بزرگ الگوبرداری و درست همان حرکت‌ها را اجرا می‌کند. مسی در 18 آوریل 2007 در بارسلونا کپی گلی را به ثمر رساند که مارادونا در 22 ژوئن 1986 در مکزیک به ثمر رسانده بود و از آن با عنوان گل قرن یاد می‌شود.

بیست سال بعد اما درست عین همان. مسی هم در 60 متری دروازه حریف حرکتش را آغاز کرد، او هم در یک استارت دو بازیکن حریف را جا گذاشت و با سرعت روانه محوطه جریمه شد، همان جا یکی از بازیکنان که او آنها را جاگذاشته بود، دوباره تلاش می‌کند، او را سرنگون کند اما بی‌نتیجه. سه مدافع مسی را احاطه می‌کنند اما او به جای آنکه گلزنی کند، به سمت راست می‌رود، دروازه‌بان و بازیکنی دیگر را دریبل می‌کند... و گل می‌زند و پس از گل تصویری از بهت بازیکنان بارسلونا که از حیرت در جای خود میخکوب شده‌اند.

آنها سرهایشان را در دست گرفته‌اند و چنان به دور و بر خود نگاه می‌کنند که گویا نمی‌توانند باور کنند بار دیگر توانسته‌اند شاهد به ثمر رسیدن چنین گلی باشند. زمانی که مارادونا در مکزیک گلزنی کرد، مسی هنوز به دنیا نیامده بود. او تازه در سال 1987 متولد شد و دلیلی که من به خاطر آن به بارسلونا سفر کردم و می‌خواهم با او دیدار داشته باشم این است که من در ناپولی با افسانه دیه‌گو مارادونا بزرگ شدم. هیچ گاه بازی آرژانتین و ایتالیا را در جام جهانی 1990 فراموش نخواهم کرد.

مسابقه‌ای که دست بی‌رحم تقدیر خواسته بود که تیم ملی ایتالیای آزگلیو ویچینی و توتو اسکیلاچی در نیمه‌نهایی با آرژانتین مارادونا روبه‌رو شود. آن هم درست در ورزشگاه سائو پائولوی شهر ناپولی! زمانی که اسکیلاچی گل نخست را به ثمر می‌رساند، ورزشگاه واکنشی شادمانه را بروز می‌دهد. با این حال حس می‌شود که در میان تماشاگران اوضاع آن طور که باید باشد، نیست.

پس از گل کانی‌گیا فریاد‌های بلند تماشاگران غیر ایتالیایی و غیر ناپلی بر ضد مارادونا کارگر می‌شود و اکنون چیزی رخ می‌دهد که در تاریخ فوتبال هرگز اتفاق نیفتاده بود و شاید هم دیگر هیچگاه رخ نخواهد داد؛ جو حاکم بر ورزشگاه بر ضد تیم ملی خودی می‌شود. تماشاگران اهل ناپولی فریاد می‌کشند: «دیه‌گو! دیه‌گو!» آنها عادت کرده بودند که نام او را صدا بزنند. چگونه باید آنها را برای این کار تنبیه کرد و چگونه قرار بود آنها به ناگهان دیگر از او پشتیبانی نکنند؟ مارادونا موفق شد، منطق هواداری را وارونه کند.

آن روز را بسیار خوب به یاد دارم. تقریبا یازده ساله بودم و چنین فوتبالی را شاید دیگر بار به ندرت تجربه خواهم کرد. اما به نظر می‌رسد چیزی از گذشته بازگشته است. گل بازی برابر انگلیس در جام جهانی مکزیک و گلی که «کک» بیست سال بعد به ثمر رساند، یکی از لحظه‌های فراموش ناشدنی کودکی‌ام را تایید می‌کند. تصور می‌کنم که چه اندازه فوق‌العاده و یا سرگیجه آور بود، اگر می‌شد مسی را به هنگام بازی در ورزشگاه سائوپائولو تماشا کرد.

لحظه باورنکردنی دیدارم با مسی درست زمانی است که به او می‌گویم که او وقتی بازی می‌کند، شبیه مارادوناست. شبیه اواست یعنی نمی‌دانم چگونه باید تصویری را که هزاران بار دیده شده، بهتر بیان کنم. با این حال می‌خواهم این موضوع را به او بگویم. او به من پاسخ می‌دهد: «آیا این واقعیت دارد؟» پاسخی با لبخند، با خجالت و شرم بیشتر از معمول و البته شادمانی بسیار. از این گذشته مسی حاضر بود با من ملاقات کند، نه به این خاطر که من نویسنده هستم یا به خاطر اینگونه علت‌ها، بلکه تنها از آن رو که من اهل ناپولی هستم.

مسی می‌گوید: «ناپولی را دوست دارم. دوست دارم خیلی زود به آن شهر سر بزنم. بی‌تردید خوب خواهد بود اگر بتوانم در آنجا مدت بیشتری بمانم. این برای یک آرژانتینی درست همانند آن است که به خانه‌اش می‌رود. ناپولی برای مسی و بسیاری از هواداران بارسلونا مکانی مقدس البته در فوتبال به شمار می‌آید. ناپولی مکان تبرک بخشی استعدادهاست. شهری که رب النوع فوتبال در آن بهترین سال هایش را گذراند. جایی که او از هیچ برخاست و قهرمان شد. بالاتر از تمام تیم‌های بزرگ. فاتح دنیا.

لیونل مسی درست نقطه مقابل آن چیزی است که انسان از یک ستاره فوتبال انتظار دارد. او بی و دست‌و‌پاست و عبارت‌های معمولی را که به او پیشنهاد می‌شود، به کار نمی‌گیرد، سرخ می‌شود و به کفش هایش نگاه می‌کند. زمانی هم که نمی‌داند چه چیزی باید بگوید، شروع به جویدن انگشت‌هایش می‌کند. اما داستان «کک» از هر منظر بسیار شگفت انگیز است. مسی همانند زنبور مودار است.

می‌گویند زنبور مودار در واقع نباید پرواز کند، چرا که بدنش بسیار بزرگ است و تحمل این وزن برای بال‌های کوچکش بیش از اندازه دشوار. با این حال زنبور مودار این موضوع را نمی‌داند و بسادگی پرواز می‌کند. مسی هم با اندام کوچکش، با پاهای کوتاهش و سینه باریکش و با تمام اختلال‌های رشدش در واقع هرگز نباید می‌توانست در فوتبال مدرن و پر از درگیری امروز بازی کند!
ادامه مطلب ...

بیوگرافی کامل ژاوی

مشخصات فردی

نام: ژاویر هرناندس کروواس
پست: هافبک
محل تولد: ترسا (بارسلونا)
تاریخ تولد: ۱۹۸۰-۰۱-۲۵
قد: ۱۷۰ سانتیمتر
وزن: ۶۸ کیلوگرم

ژاوی تمام عمر فوتبالی خود را در نوکمپ گذرانده است. او زمانی که تنها ۱۱ سال داشت به بارسا پیوست. پیشرفت او بسیار سریع بود تا اینکه در فصل ۹۷-۹۸ از تیم جوانان وارد تیم دوم بارسا شد.

در تیم دوم بارسا او به مغز متفکر تیم جوردی گونزالو تبدیل شد و به همراه تیم جواز صعود به دسته دوم را کسب کرد.

رویای ژاوی هرناندز یعنی شروع رسمی کار با تیم اصلی زمانی تحقق یافت که او در تابستان ۱۹۹۸ در سوپر جام اسپانیا برابر مایورکا بازی کرد. او در ترکیب ثابت بود و گلزنی کرد، شروعی که برای او بهتر از این نمیشد. ژاوی همچنین در قهرمانی لیگ در فصل ۱۹۹۸-۹۹ با مربیگری فن گال نقش مهمی را ایفا کرد که بارزترین مورد گل بسیار مهم او در نوئوو زوریا بود که شانس های تیم را برای قهرمانی افزایش داد.

فصل ۱۹۹۹-۲۰۰۰ فصل خوبی برای ژاوی بود که به علت مصدومیت گواردیولا او برای قسمت اعظم فصل انتخاب اول بود. بعد از اینکه کاپیتان افسانه ای تیم را به مقصد فوتبال ایتالیا ترک کرد ژاوی به بازیساز تیم بدل شد و به این کار ادامه داده است تا تمام استعداد و نبوغ خود را در این پست به اثبات برساند.

در زمان مربیگری فن گال، رکساچ، آنتیچ و رایکارد ژاوی همواره یک مهره کلیدی بوده است. این حقیقت زمانی اثبات میشود که بدانیم او در طول این مدت و در حالیکه هنوز فقط ۲۵ سال سن دارد، ۳۰۰ بازی رسمی انجام داده است.

در زمان مربیگری رایکارد، ژاوی نشان داده است که نه تنها میتواند در قلب خط هافبک بازی کند، بلکه این توانایی را دارد که در هر پستی در وسط زمین به بازی گرفته شود. این توانایی را از آنجا میتوان فهمید که او در قهرمانی لیگ در فصل ۲۰۰۴-۰۵ بازیکنی بود که با انجام ۳۶ بازی بیشترین بازی ها را انجام داد.

ژاوی هرناندز هرگز ۲ دسامبر ۲۰۰۵ را فراموش نخواهد کرد. در حین تمرین در لامسیا، لگامنت پای چپ او پاره شد. دوره درمانی او سریعتر از انتظار طی شد و پس از ۵ ماه توانست بازی کند. در ۲۹ آوریل ۲۰۰۶ و در بازی مقابل کادیز، ژاوی مجددا “احساس یک فوتبالیست” را داشت. او به موقع برگشت تا قهرمانی های لیگ و لیگ قهرمانان را در کنار هم تیمی هایش جشن بگیرد.

در دو فصل پایانی حضور فرانک رایکارد بر روی نیمکت بارسا، ژاوی یکی از بازیکنانی بود که بیش از بقیه مورد استفاده این هلندی قرار گرفته بود. علاوه بر این در فصل ۲۰۰۷/۰۸ او رکورد شخصی خود را به ۷ گل ارتقا بخشید. رکورد قبلی او، ۴ گل در فصلهای ۲۰۰۱/۰۲ و ۲۰۰۳/۰۴ بود.

بعلاوه، ژاوی هرناندر همچنین بازیکن فیکس تیم ملی اسپانیا بوده است. او در جامهای جهانی ۲۰۰۲ و ۲۰۰۶ و جام ملتهای اروپای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۸ حضور داشته است و در یورو ۲۰۰۸، پس از قهرمانی اسپانیا، به عنوان بهترین بازیکن تورنمنت انتخاب شد.

خصوصیات و ویژگی ها

ژاوی در تمام بازی ها بازیساز تیم است و هیچگاه ابدا عصبی نمی شود به طوریکه که با خونسردی فوق العاده ای تیم را هدایت میکند. از زمانی که او بازیساز بارسا شده است، بینایی و دیدی باورنکردنی در درون زمین نشان داده است. او نمونه دیگری از کار خوبی است که در تیم جوانان بارسلونا انجام میشود، خصوصا در پستی که به شماره ۴ برمیگردد و همانگونه که او به بلوغ رسیده توانایی بیشتری از خود بروز داده است و میتواند هر گاه که مربی از او بخواهد خود را با پست های مختلف میانه زمین وفق دهد.

پاس های روبه جلوی او و توانایی اش در برداشتن فشار از روی تیم و حفظ توپش که تقریبا از تمام بازیکنان دیگر بهتر است،از یک یک نقطه قوت درون زمین ساخته است. او همچنین در کارهای دفاعی و در گرفتن توپ از حریف کاملا توانا است.

به علاوه، او خودش را در استفاده از توپ های مرده هم به خوبی نشان داده است، همانگونه که با شوت های قدرتمندش گلهای حساسی را از روی این موقعیت ها به ثمر رسانده است.

ژاوی روز دوم دسامبر سال ۲۰۰۵ را همیشه به یاد خواهد داشت. در طول تمرین در لاماسیا هافبک متولد ترسا از ناحیه زانوی چپ دچار مصدومیت شدید و پارگی لیگامنت شد. بعد از حدود پنج ماه او به میادین بازگشت. در بیست و نهم آوریل ۲۰۰۶ بازگشت و در مقابل کادیز بازی کرد و گفت” دوباره احساس یک فوتبالیست را دارم”.او توانست به همراه بقیه هم تیمی هایش قهرمانی در لیگ و لیگ قهرمانان را جشن بگیرد.

بازیساز بارسا یکی از اعضای ثابت تیم ملی اسپانیا به رهبری لوئیز آراگونز در جام جهانی ۲۰۰۶ آلمان بود. جایی که تیم اسپانیا تا مرحله دوم پیش رفت و در آنجا به وسیله فرانسه حذف شد.





  

  

 

  

 

  

 


  برای دیدن تصاویر در سایز اصلی عکسهای ها در کامپیوتر خود ذخیره کنید


  

 

 

 

  

 

  

 

  

 


* برای دیدن تصاویر در سایز واقعی آن را در سیستم خود ذخیره کنید .

پوستر ژاوی هرناندز
پوستر ژاوی هرناندز

گالری عکس ژاوی هرناندز

گالری عکس ژاوی هرناندز

گالری عکس ژاوی هرناندز

پوستر ژاوی هرناندز

ژاوی هرناندز

ژاوی هرناندز

گالری عکس ژاوی هرناندز

پوستر ژاوی هرناندز

پوستر ژاوی هرناندز

18 روز، 4 ال کلاسیکو!

18 روز، 4 ال کلاسیکو!




Click here to enlarge
به گزارش خبرگزاری ورزش ایران (ایپنا)، همه چیز حاکی از آن است که بارسلونا و رئال مادرید در طول یک ماه آینده 4 بار مقابل یکدیگر قرار خواهند گرفت. بازی دور برگشت لالیگا و فینال کوپا دل ری قطعی است. 2 نیمه نهایی چمپیونزلیگ هم با توجه به نتایج دور رفت 2 تیم تقریبا حتمی به نظر می رسد.
بارسلونا توانست که شاختار دونتسک را 5 بر یک در نیوکمپ ببرد تا یک بازی تشریفاتی را در دور برگشت مرحله یک چهارم نهایی چمپیونزلیگ در روز سه شنبه 23 فروردین ماه در اوکراین داشته باشد، هر چند که کاتالانها سعی می کنند محتاط باشند.
پیکه بعد از برد گفت: ‌90 دقیقه مانده است و باید محتاط بود. نباید گل زود هنگام بخوریم چون خطرناک می شود. اگر در نهایت 2 تیم در نیمه نهایی با یکدیگر برخورد کنند، ماراتن شروع خواهد شد.
30 دقیقه بامداد 28 فروردین ماه، اولین تقابل رئال مادرید و بارسلونا در برنابئو در دور برگشت لالیگا خواهد بود. این بازی تقریبا بی حال ترین الکلاسیکو خواهد بود چرا که شانس قهرمانی بارسلونا در لالیگا تقریبا مسجل شده است و شاید تنها انگیزه رئال گرفتن انتقام شکست 5 بر صفر بازی رفت در نیوکمپ باشد. از طرفی یک الکلاسیکو همیشه یک الکلاسیکوست.
اما درست 4 روز بعد 2 تیم باید رودرروی یکدیگرقرار گیرند. ساعت 24 چهارشنبه 31 فروردین ماه، 2 تیم 90 دقیقه برای یک جام تلاش خواهند کرد،‌ یک نبرد بسیار مهم. اما بعد از این 2 بازی بزرگ، 2 الکلاسیکوی دیگر در مرحله نیمه نهایی چمپیونزلیگ برگزار خواهد شد.
چهارشنبه 7 اردیبهشت ماه ساعت 23 و 15 دقیقه در برنابئو بازی رفت برگزار خواهد شد و بازی برگشت نیز سه شنبه 13 اردیبهشت ماه در نیوکمپ خواهد بود. بعد از آن هم یکی از 2 تیم راهی فینال خواهد شد تا با یکی از تیمهای شالکه، اینتر، چلسی و یونایتد در فینال بازی کند.
گفتنی است؛ 4 الکلاسیکو در 18 روز آمار شگفت انگیزی به نظر می رسد البته کار به این جا ختم نمی شود، بارسلونا و رئال مادرید می توانند سوپرکاپ اسپانیا را هم به احتمال فراوان در تابستان آینده در بازیهای رفت و برگشت برگزار کنند!

تاریخچه جام باشگاهای اروپا

اولین دوره جام باشگاهای اروپا در سال 1955 برگذار شد که در آن سال تیم رئال مادرید در بازی فینال توانست با نتیجه 4-3 تیم استد د ریمیس فرانسه را در پاریس شکست دهد و به عنوان قهرمانی برسد.این رقابتها تا سال 1992 با عنوان جام باشگاهای اروپا برگذار می شد تا اینکه در فصل 1992-93 پس از تغییراتی در نحوه برگذاری مسابقات  این رقابتها به لیگ قهرمانان اروپا تغییر نام پیدا کرد.
در سالهای اخیر شرکتهای  فورد  - هاینکن - وودافون - مستر کارد و سونی اسپانسرهای اصلی در برگذاری مسابقات لیگ قهرمانان اروپا بوده اند.

پر افتخارترین تیمهای باشگاهی در جام باشگاها و لیگ قهرمانان اروپا تا به حال:1- رئال مادرید اسپانیا (12بار فینالیست) و  کسب 9 عنوان قهرمانی در سالهای 1956 - 1957 - 1958 - 1959 - 1960 - 1966 - 1998 - 2000 و 2002.
2- آس میلان ایتالیا (11بار فینالیست) و  کسب 7 عنوان قهرمانی در سالهای 1963 - 1969 - 1989 - 1990 - 1994 - 2003 و 2007.
3- لیورپول انگلیس (7بار فینالیست) و  کسب 5 عنوان قهرمانی در سالهای 1977 - 1978 - 1981 - 1984 و 2005.
4- بایرن مونیخ آلمان(7بار فینالیست) و  کسب 4 عنوان قهرمانی در سالهای 1974 - 1975 - 1976 و 2001.
5- آژاکس هلند(6بار فینالیست) و  کسب 4 عنوان قهرمانی در سالهای 1971 - 1972 - 1973 و 1995.
6- منچستریونایتد انگلیس(3بار فینالیست) و  کسب 3 عنوان قهرمانی در سالهای 1968 - 1999 و 2008.
7- یوونتوس ایتالیا (7بار فینالیست) و  کسب 2 عنوان قهرمانی در سالهای 1985 و 1996.
8- بنفیکا پرتقال (7بار فینالیست) و  کسب 2 عنوان قهرمانی در سالهای 1961 و 1962.
9- بارسلونا اسپانیا (5بار فینالیست) و  کسب 2 عنوان قهرمانی در سالهای 1992 و 2006.
10- اینترمیلان ایتالیا(4بار فینالیست) و  کسب 2 عنوان قهرمانی در سالهای 1964 و 1965.
11- پورتو پرتقال (2بار فینالیست) و  کسب 2 عنوان قهرمانی در سالهای 1987 و 2004.
12- ناتینگهام فورست انگلیس(2بار فینالیست) و  کسب 2 عنوان قهرمانی در سالهای 1979 و 1980.
13- اُلمپیک مارسیل فرانسه(2بار فینالیست) و  کسب عنوان قهرمانی در سال 1993.
14- استیو پیروستای رومانی(2بار فینالیست) و  کسب عنوان قهرمانی در سال 1986.
15- هامبورگ آلمان (2بار فینالیست) و  کسب عنوان قهرمانی در سال 1983.
16- سلتیک اسکاتلند (2بار فینالیست) و  کسب عنوان قهرمانی در سال 1967.
  و تیمهای بورسیا دورتموند آلمان(در سال1997) رد استار بلگراد صربستان(در سال1991) پی اس وی آیندهون هلند(در سال1988) استون ویلا انگلیس(در سال1982) و  فاینورد هلند(در سال1970) هر کدام یکبار موفق به  کسب عنوان قهرمانی در این رقابتها شده اند.


پر افتخارترین کشورهای اروپایی در جام باشگاها و لیگ قهرمانان اروپا تا به حال:
1- ایتالیا  که تیمهای باشگاهی این کشور 25بار فینالیست بوده اند و 11بار قهرمان شده اند.
2- اسپانیا که تیمهای باشگاهی این کشور 20بار فینالیست بوده اند و 11بار قهرمان شده اند.
3- انگلیس که تیمهای باشگاهی این کشور 16بار فینالیست بوده اند و 11بار قهرمان شده اند.
4- آلمان (13فینالیست و 6قهرمان).
5- هلند (8فینالیست و 6قهرمان).
6- پرتقال (9فینالیست و 4قهرمان).
7- فرانسه (6فینالیست و 1قهرمان).
8- رومانی (2فینالیست و 1قهرمان).
9- صربستان (2فینالیست و 1قهرمان).
10- اسکاتلند (2فینالیست و 1قهرمان).

برترین گلزنان در تمامی رقابتهای جام باشگاها و لیگ قهرمانان اروپا تا به حال:
1- رائول گنزالس اسپانیایی با 61 گل زده در 118 بازی انجام داده با تیم رئال مادرید.
2- آندره شوچنکو آکراینی با 59 گل زده در 103 بازی.که در ترکیب 3 تیم باشگاهی دیناموکیف - آس میلان و چلسی حضور داشته است.
3- رود ون نیستلروی هلندی با 57 گل زده در 76 بازی با تیمهای پی اس وی آیندهون - منچستر یونایتد و رئال مادرید.
4- تیری هانری فرانسوی با 53 گل زده در 115 بازی با تیمهای آاس موناکو - آرسنال و بارسلونا.
5- آلفردو دی استفانو آرژانتینی با 49 گل زده در 58 بازی با رئال مادرید.

هرنان کرسپو آرژانتینی هم تنها بازیکنی است که توانسته با 5 تیم مختلف اروپایی در لیگ قهرمانان گل بزند.کرسپو با تیمهای پارما(2گل در 9بازی) لاتسیو(5گل در 13بازی) اینتر میلان(10گل در 15بازی) چلسی(4گل در 15بازی) و آس میلان(6گل در 10بازی) موفق به گلزنی در این رقابتها شده است.

بازیکنان رکورد دار در انجام تعداد بازی اروپایی:
1- رائول گنزالس با 118 بازی در عضویت رئال مادرید.
2- روبرتو کارلوس با 117 بازی در عضویت تیمهای رئال مادرید و فنرباغچه.
3- تیری هانری با حضور در 115 بازی با تیمهای آاس موناکو - آرسنال و بارسلونا.
4- پائولو مالدینی با حضور در 107 بازی با تیم آس میلان.

تاریخچه رئال مادرید

 رئال مادرید یکی از باشگاه های مشهور و موفق در جهان است. با 9 قهرمانی اروپا و 30 قهرمانی که در کلکسیون افتخارات خود می بیند با بیشترین رای از نظر فیفا بهترین تیم در قرن 20 شد. تشکیلات این باشگاه خیلی پیچیده است. فوتبال در پایتخت اسپانیا توسط استادان و دانشجویان و جمعی از افراد دانشگاه Oxbridge معرفی و موسسه ای برای فوتبال شبیه فدراسیون های امروزی در سال 1895 شکل گرفت. در سال 1900 باشگاه جدید فوتبالی در مادرید و اسپانیول شکل گرفت. بعد از جدا شدن اسپانیول بار دیگر نتیجه شکل گرفتن تیم Sociedad Madrid FC شد. این باشگاه پس از سه بار تغییر و تحول و پیشرفت بالاخره با نام باشگاه فوتبال رئال مادرید (Real Madrid Club) ثبت شد. انتخاب رنگ پیراهن برای آنها مشکل نبود و به دلیل نفوذ انگلیسی هایی که در آن جا نقش داشتند رنگ سفید را برای تیم خود انتخاب کردند. بعد از گذشت سال ها در لیگ بین المللی ، وقتی که رئال 4 قهرمانی (جام حذفی)del Rey's را ، داشت مادرید صاحب دو قهرمانی در دهه 1930 شد. اما بعد از آن دو جام مادرید دو دهه صبر کرد تا دوباره برای قهرمانی راهی پیدا کند. در پایان ان ها تصمیم گرفتند که در تیمشان تحول ایجاد کنند و چهره تیم را عوض کردند و به تیمی مدرن برای همیشه تبدیل کردند. با بازیکن هایی مانند Alfredo Di Stéfano, Ferenc Puskás, Francisco Gento, Hector Rial, Raymond Kopa, José Santamaria در دهه 1950 موفقیت های این تیم دوباره آغاز شد. آنها با اوردن جام به خانه در سال های 1957/58 ,1956/57 ,1954/55 ,1953/54 شاهد موفقیت خود در تغییر چهره تیمشان بودند. در اولین بازی فینال در اروپا رئال به پیروزی 4 بر 3 دست یافت. 4 قهرمانی رئال و برگزاری جشن های قهرمانی این تیم را به اوج رساند. از جمله این موفقیت های می توان به برد 7 بر 3 رئال مقابل انتراخت فرانکفورت در ورزشگاه Hampden Park در کشور استکاتلند در سال 1960 اشاره کرد. در دهه 1960 سرنوشت زئال عوض شد. رئال رتبه ای بهتر از 8 در باشگاه های اسپانیا پیدا نکرد. تا زمانی که دوباره به لیگ اروپا رفت و در مقابل FK Partizan در سال 1966 به پیروزی دست یافت. دهه بعد یعنی دهه 1970 برای رئال با موفقیت در سال های 1972, '75, '76, 78, 79 , 80 همراه بود. رئال 5 قهرمانی پیاپی خود از سال 1986 تا سال 1990 را مدیون 5 ستاره مشهور خود به نام های Emilio Butragueño (el Buitre), Manolo Sanchís, Martín Vazquéz, Míchel Pardeza , Miguel Pardeza است. نیمه اول دهه 1990 رئال صاحب 2 قهرمانی لیگ و یک قهرمانی جام حذفی شد. قهرمانی های رئال در این قرن با پیروزی بر یوونتوس در سال 1998 که باعث قهرمانی رئال در اروپا شد به پایان رسید. این پیروزی ها باعث نشد که مدیر باشگاه Lorenzo Sanz بتواند جای خود را حفظ کند. وقتی وی از کار برکنار شد یک نجیب زاده به رای هیئت مدیره به نام Florentino Pérez سر کار امد. Florentino Pérez با پشت گرمی هایی که از نظر سیاسی داشت دست به تقویت تیم زد و باعث بازگشت دوباره موفقیت به رئال شد. اولین خرید Pérez که یکی از شارژ های وی به تیم به شمار می رفت Luis Figo از تیم رقیب یعنی بارسلونا بود. این تقویت ها از سوی مدیر باشگاه باعث دومین قهرمانی اروپا در سه سال شد. که دومین قهرمانی با پیروزی بر والنسیا در پاریس حاصل شد. با اضافه شدن زیدان Zinedine Zidane تیم قوی تر شد تا سیاسیت مدیر باشگاه یعنی گرفتن ستاره ها و همزمان بازی دادن به جوانان که به نام زیدان ها و پاون ها ('los Zidanes y los Pavónes') با گرفتن هافبک خوش تیپ فرانسوی و دفاع جوانی به نام پاون معروف شده بود ، به انجام برسد. این اقدامات باعث شد که رئال به عنوان بهترین تیم قرن 20 انتخاب شود. نهمین قهرمانی رئال در باشگاه های اروپا که با گل دیدنی زیدان با تیم بایرلورکزن در ورزشگاه Hampden Park همراه بود باعث سر بلندی این تیم اسپانیایی شد. سال بعد رئال فقط قهرمان اسپانیا شد که این موضوع باعث اخزاج مربی این تیم یعنی Vicente del Bosque شد و در همان سال بیش از 16 بازیکنان رئال مجوز ترک ایم تیم را گرفتند. در این هنگام درها برای امدن بکهام (David Beckham) باز شد که این بازیکن با سر و صدای زیاد تبلیغاتی وارد مادرید شد. با امدن بکهام موج جدیدی از بر رئال حاکم شد و در زمینه تبلیغات فوتبالی نبظ بازار را در دست گرفت. به دلایل فراوان تیم رنج های زیادی را تحمل کرد و 3 سال را بدون قهرمانی پشت سر گذاشت. مربیان زیادی آمدن و رفتن ، بازیکنان زیادی هم جذب تیم شدند اما هیچ یک نتوانست تیم را از بحران خارج سازد. بالاخره در اوایل سال 2006 پرز (Pérez) از سمت خود کناره گیری کرد تا راه را برای آمدن مدیر جدید در تابستان را هموار کند. سرانجام در جولای Ramón Calderón که عضو هیئت مدیریتی Florentino Pérez نیز بود با قول های فراوانی که داده بود با رای اکثریت به عنوان مدیر جدید انتخاب شد. با آمدن Fabio Capello به عنوان مربی مشغول به کار شد سرانجام باعث قهرمانی رئال در لیگ اسپانیا پس از 5 سال بدون قهرمانی همراه شد اما باز مدیران رئال نامهربانی کردند و Fabio Capello را کنار گذاشتند و برن شوستر آلمانی را جایگزین وی کردند. در این فصل رئال خالی از بازیکنان ستاره مانند زیدان، بکهام ، کارلوس و رنالدو است. قهرمانی های رئال La Liga 1931-32, 1932-33, 1953-54, 1954-55, 1956-57, 1957-58, 1958-59, 1960-61, 1961-62, 1962-63, 1963-64, 1964-65, 1966-67, 1967-68, 1968-69, 1971-72, 1974-75, 1975-76, 1977-78, 1978-79, 1985-86, 1986-87, 1987-88, 1988-89, 1989-90, 1994-95, 1996-97, 2000-01, 2002-03, 2006-07 Copa del Rey 1904-05, 1905-06, 1906-07, 1907-08, 1916-17, 1933-34, 1935-36, 1945-46, 1946-47, 1961-62, 1969-70, 1973-74, 1974-75, 1979-80, 1981-82, 1988-89, 1992-93 Supercopa de España 1988, 1989, 1990, 1993, 1997, 2001, 2003 Copa de la Liga 1984-1985 Copa Eva Duarte 1947 European Cup/Champions League 1955-56, 1956-57, 1957-58, 1958-59, 1959-60, 1965-66, 1997-98, 1999-2000, 2001-02 UEFA Cup 1984-85, 1985-86 European Super Cup 2002 Intercontinental Cup 1960, 1998, 2002 Ibero-American Cup 1994 Latin Cup 1955, 1957

تاریخچه بارسلونا

در تاریخ 29 نوامبر 1899، هانس گمپر به همراه یازده نفر از مشتاقان فوتبال، ورزشی که در این قسمت از دنیا هنوز تا حد زیادی ناشناخته بود، باشگاه فوتبال اف سی بارسلونا را تاسیس کرد. او هرگز نمی توانست عظمتی را که ابتکارش به آن تبدیل خواهد شد، تصور کند. اف سی بارسلونا در طی تاریخچه بیش از صدسالش، به طور ویژه ای در هر محیطی رشد کرده و به چیزی به مراتب فراتر از یک باشگاه تبدیل شده است تا شعار «فراتر از یک باشگاه» بارسا را به واقعیت تبدیل کند. بارسا برای میلیون ها نفر در سراسر دنیا، به سمبلی برای هویتشان، نه تنها در زمینه ورزش، بلکه در محدوده جامعه، سیاست و رسوم، تبدیل شده است. در طول سخت ترین دوره های زمانی، بارسا معیاری به عنوان مظهر کاتالونیا و اشتیاق مردم کاتالان برای آزادی بود. سمبلی که تا امروز به سمت رابطه نزدیک تر با ویژگی باشگاه و اعضای آن پیش رفته است. بارسا درون بافت اسپانیا به عنوان یک باشگاه آزاد و دموکراتیک دیده می شود و در سراسر دنیا با اهداف دوستانه به ویژه در مورد کودکان، به وسیله ی توافق برای حمایت از یونیسف، شناخته شده است. در طی یک قرن کامل، اف سی بارسلونا از میان لحظات افتخار و رنج عبور کرده است. دوره هایی از درخشش و دوره هایی دیگر توام با موفقیت کمتر، پیروزی های حماسه آفرین و مغلوب شدن های همراه با فروتنی؛ اما تمام این لحظه های مختلف کمک کرده اند تا هویت باشگاهی را مشخص کنند که در راستای طبیعت منحصر به فردش، در جهان بی همتا به شمار می آید. به دلیل وجود پیشینه بیشتر از صد سال، طبیعتا دوره های زیاد و گوناگونی در هر دو زمینه ورزشی و اجتماعی، وجود داشته است. در سالهای اغازین تاسسیس تا ساخت ورزشگاه لس کرتس، بارسا باشگاهی به شمار می رفت که باید خود را از تمام تیم های دیگر در بارسلونا متمایز کند و به همراه شهر به عنوان یک واحد کلی دست یابد. بارسا به زودی باشگاه اصلی در کاتالونیا شناخته شد و با حس هویت ملی کاتالان که در حال رشد بود، متحد شد. از لس کرتس تا تأسیس نیوکمپ ( ۱۹۲۲ - ۱۹۵۷ ) : باشگاه وارد دوره ی متفاوتش شد. کانون هوادارانش برای اولین بار 10.000 عضو پذیرفت و این در حالی بود که فوتبال به یک پدیده تبدیل شد و شکل حرفه ای به خود گرفت؛ و این در سال هایی بود که اسطوره هایی چون آلکانتارا و سامیتیر پدید آمدند. اما به علت مشکلات اصلی و جنگ غیر نظامی و درون کشوری اسپانیا و دوران پس از جنگ، باشگاه مجبور بود تا از عهده شرایط ناخوشایند بر آید. از جمله این ناملایمتی ها، ترور رئیس باشگاه، خوزه سونیول در سال 1936 بود. کسی که بیش از همه شعار «ورزش و شهروندی» را رواج داده بود. اما باشگاه به بقایش ادامه داد و دوره ای از بهسازی های ورزشی و اجتماعی به شکل نیوکمپ شکل گرفت که این پیامد با آمدن لادیسلاو کوبالا که به شدت تاثیر گذار بود، مصادف شد. از تأسیس نیوکمپ تا جشن هفتادمین سالگرد ( ۱۹۵۷ - ۱۹۷۴ ) : بارسا از نتایج متوسطی که به دست آورد، رنج برد اما با موجودیتی که یکپارچه شده بود و با رشد دائم اعضا و یک بهبود آهسته اما پیوسته، علیرغم بداقبالی ها، همراه بود. یک هیجان خاص که برای اولین بار در عبارت «بارسا، بیش تر از یک باشگاه» ظاهر شد، توسط مدیر باشگاه نارسیس دِ کارراس اعلام شد. انجمنی که تحت مدیریت آگوستی مونتال اداره می شد، بازیکنی را به بارسا آورد که تاریخ باشگاه را عوض کرد، یوهان کرایف. از جشن هفتادمین سالگرد تا جام اروپایی ( ۱۹۷۴- ۱۹۹۲ ) : باشگاه شاهد تبدیل گفتگوی باشگاه ها به دموکراسی بود. شروع مدیریت بلند مدت خوزه لوئیس نونیز، توسعه نیوکمپ در شرایط جام جهانی 1982 و پیروزی جام برندگان جام در سال 1979، یک موفقیت بزرگ نه تنها در عرصه ورزش، بلکه در در اجتماع، به همراه افزایش چشمگیر و مثال زدنی پشتیبانان بارسا، اتحاد پرچم کاتالان و بارسلونا را به اروپا نمایاند. کرایف بازگشت، این بار به عنوان مربی و چیزی را که بعد ها با نام «تیم رویایی» (Dream Team) شناخته شد، به وجود آورد که افتخار نهایی و شکوهمندش فتح جام اروپایی در ومبلی (1996) بود که به لطف گل معروف کومان به دست آمد. ومبلی تا پاریس ( ۱۹۹۲- ۲۰۰۶ ) : زمانی بود که جدیدترین پیشرفت اخیر باشگاه میان دو عدد از بزرگترین دستاوردهایش رخ داد. قهرمانی در اروپا! دوره طولانی ریاست خوزه لوئیس نونیز به پایان رسیده بود و باشگاه بهترین پتانسیلش را در طی جشن یک صد سالگی خود نشان داد. در ادامه ی مدیریت خوان گاسپارت (2000-2003)، انتخابات ژوئن 2003 خوان لاپورتا را به دفتر ریاست آورد و موجب گسترش اجتماعی جدیدی شد که با به دست آوردن 150.000 عضو و موفقیت های بیشتر در زمین بازی از جمله دو عنوان لالیگا و بردن لیگ قهرمانان در پاریس همراه بود. ابهت باشگاه فوتبال بارسلونا، به همراه فاکتورهای بسیار زیاد دیگر، به وسیله ی لیست افتخارات تحسین برانگیزش تعریف شده است. تعداد کمی از باشگاه های سرتاسر دنیا، موفقیت هایی تا این حد گوناگون را به دست آورده اند. جام میان قاره ای، تنها جایزه پیروزی است که تاکنون به موزه ی باشگاه راه نیافته است؛ بنابراین دو جام اروپایی که در ومبلی (1992) و پاریس (2006) فتح شده اند، بزرگترین سربلندی و لذت باشگاه باقی مانده اند. این ها بهترین لحظات بارسا در صحنه قاره ای هستند. اما باشگاه، این افتخار را نیز به همراه خود دارد که تنها تیمی است که در تمام دوره های رقابت ها میان باشگاه های اروپایی، از زمانی که برای اولین بار در سال 1955 به وجود آمده، حضور داشته است. موفقیت های زیاد بارسلونا در اروپا شامل شناخته شدن به عنوان «پادشاه جام برندگان جام»، به علت رکورد فتح این عنوان در 4 دوره، نیز می شود. به علاوه، اف سی بارسلونا، 3 بار جام جوانمردی Fairs Cup ( تورنومنتی که اکنون به عنوان جام یوفا شناخته می شود) را نیز در سال های 1958، 1960 و 1966 کسب کرده است. در سال 1971، بارسا جایزه ویژه برد مسابقه ای را کسب کرد که میان خودشان، به عنوان اولین پیروز این رقابت ها و لیدز یونایتد، به عنوان آخرین پیروز این رقابت ها، برگزار شد. اما بارسا نه تنها اروپا را بلکه رقابت های اسپانیایی به ویژه جام ملی (حذفی)، Copa del Rey، را که 24 بار و بیشتر از سایر باشگاه ها فتح کرده اند، تحت نفوذ دارد. لیگ اسپانیا به طور مرسوم یکی از رقابت هایی است که بردنش برای بارسا جزء سخت ترین ها به شمار می رود. اما به لطف ویژه برخی از فصل های دهه 1990، دهه ای که در آن 6 قهرمانی به دست آمد و دو قهرمانی دیگر در طی دو سال، باشگاه فوتبال بارسلونا تا کنون 18 بار عنوان قهرمانی لالیگا را به دست آورده اس

تاریخچه باشگاه پرسپولیس

تاریخچه باشگاه پرسپولیس
پارسه با تخت جمشید یا پریس پولیس هیچ تفاوتی ندارد. به شهرک سلطنتی و اشرافی سلاطین هخامنشی، ایرانی ها لفظ اول، اعراب لفظ دوم و یونانی ها سومی را به کار می بردند.
تاریخچه باشگاه پرسپولیس

پارسه با تخت جمشید یا پریس پولیس هیچ تفاوتی ندارد. به شهرک سلطنتی و اشرافی سلاطین هخامنشی، ایرانی ها لفظ اول، اعراب لفظ دوم و یونانی ها سومی را به کار می بردند.

کلمه ای مثل آکروپولیس! همان ها بودند که به تلافی آتش کشیدن آکروپولیس، پریس پولیس ما را آتش زدند اما زهی خیال باطل، ستون های این بنا، هنوز آنقدر پابرجاست که وقتی نگاهش می کنی، غرور سرا پای وجودت را لبریز می کند. علی عبده، با الهام گرفتن از چنین نامی، باشگاه خودش را پریس پولیس نام گذاشت. سال ۴۶ که شاهین منحل شد، هوشمندی پرویز دهداری بود که مجموعه بازیکنان قدر شاهین را کنار هم حفظ کرد. آنها پراکنده شده بودند، یکی به پاس رفته بود، دیگری به عقاب، آن یکی راه آهن، اما دهداری فقط فکر می کرد!

پرسپولیس را صدا می زد. پرسپولیس متولد شد.

اگر بخواهیم تاریخ پرسپولیس را به طور مختصر و طبقه بندی شده تشریح کنیم، این فصول را عنوان می کنیم.

۱) دوران شکوه اولیه

۲) دوران تثبیت

۳) دوران جنگ

۴) دوران آغاز حرفه ای گری

۵) دوران جدال با بحران

● دوران شکوه اولیه

این دوران از سال ۵۴ ادامه پیدا کرد. در این سال ها، پرسپولیس یک تیم کوبنده و قدر قدرت بود که به واسطه حضور ستارگانی مثل آشتیانی، همایون بهزادی، کلانی، ایرانپاک، خوردبین، علی پروین و... نفوذی ترین و دیدنی ترین نمایش ها را در فوتبال ایران ارائه می داد. مهمترین حوادث این سال ها به قرار زیر بود.

۱) قهرمانی در انتخابی جام باشگاه ها و حضور ناکام در رقابت های مورد نظر – ۱۳۴۷

۲) کوچ دسته جمعی یاران تیم به پیکان بعد از امضای پروتکل همکاری بین عبده و خیامی – ۱۳۴۸

۳) بازگشت بازیکنان از پیکان و آغاز فعالیت حسین فکری در پرسپولیس به عنوان سرمربی – ۱۳۴۹

۴) مربیگری آلن راجرز در پرسپولیس و آغاز طوفانی تیم در دومین دوره لیگ منطقه ای – ۱۳۵۰

۵) قهرمانی در لیگ ایران و آغاز فعالیت حرفه ای در فوتبال – ۱۳۵۱

۶) قهرمانی در لیگ اول تخت جمشید، انحلال فعالیت حرفه ای، فروش استادیوم اختصاصی – ۱۳۵۲

۷) خداحافظی ستارگانی مثل جعفر کاشانی، کلانی، محراب شاهرخی و بیوک وطنخواه از پرسپولیس ۱۳۵۳

۸) قهرمانی در لیگ سوم تخت جمشید، خداحافظی همایون بهزادی از تیم ۱۳۵۴

● دوران تثبیت

پرسپولیس از پیله دوران اولیه خارج می شد. تشکیلات این تیم سر و شکلی جدید یافته بود اما تیم از آن نشاط اولیه بی بهره بود. این دوران سالیان بین ۵۵ تا ۵۸ را شامل می شود.

۱) بهره مندی از یک سرمربی روس به اسم کونوف، کناره گیری ابراهیم آشتیانی و فریدون معینی از تیم – ۱۳۵۵

۲) حضور منصور امیرآصفی و سپس محراب شاهرخی به عنوان مربیان تیم و تکرار نایب قهرمانی در مسابقات لیگ دوم تخت جمشید و استخدام اولین بازیکن اروپایی در فوتبال ایران – ۱۳۵۶

۳) استخدام ستارگانی تازه مثل محمد پنجعلی و محمد صادقی در تیم مدل تازه – ۱۳۵۷

۴) قهرمانی در جام شهید اسپندی، خداحافظی ذوالفقارنسب، اله وردی و زادمهر از تیم ۱۳۵۸

● دوران جنگ

با آغاز دوران جنگ تعلق خاطر پرسپولیس از محل باشگاهش یعنی بولینگ عبده قطع شد. پرسپولیس بدون زمین تمرین و مامنی شایسته کار خودش را در اوج تنگدستی آغاز کرد. با این حال عوارض دوران جنگ تا ۲ سال بعد از پایان جنگ یعنی تا سال ۶۹ ادامه دار بود.

۱) شرکت در جام انتخابی تهران، حضور غلامرضا فتح آبادی و ضیاء عربشاهی در تیم ۱۳۵۹

۲) واگذاری بولینگ عبده به بنیاد مستضعفان، قهرمانی در جام بین المللی وحدت، استخدام ناصر محمدخانی، روح ا... عبادزاده و بهروز سلطانی در پرسپولیس – ۱۳۶۰

۳) قهرمانی در جام باشگاه های تهران، خداحافظی محمد دادکان از فوتبال – ۱۳۶۱

۴) قهرمانی در جام حذفی سال ۶۱، عقب مانده از قبل، از دست رفتن قهرمانی سال جدید – ۱۳۶۲

۵) غوغای پروین با ثبت ۹ گل در ۶ بازی تهران، تعطیلی مسابقات باشگاه های تهران ۱۳۶۳

۶) شرکت در جام دو گروهی تهران، غائله رضا عابدیان و ۳ بازی ۳ صفر به سود حریفان پرسپولیس و ناکامی سرخپوشان در صعود، حضور انصاری فرد، پیوس، شاهرخ بیانی و مرتضی فنونی زاده در تیم ۱۳۶۴

۷) قهرمانی در جام باشگاه های تهران، شکست طلسم ۹ سال ناکامی برابر استقلال با پیروزی ۳ صفر، حضور رحیم یوسفی و سعید نعیم آبادی در تیم ۱۳۶۵

۸) کسب ۳ جام قهرمانی تهران، حذفی تهران و حذفی کشور، حضور مرتضی کرمانی و محسن عاشوری در پرسپولیس ۱۳۶۶

۹) تکرار قهرمانی در تهران، حضور مجتبی محرمی و کریم باوی در پرسپولیس ۱۳۶۷

۱۰) تکرار قهرمانی در تهران، انتصاب پروین سرمربی پرسپولیس به سرمربیگری در تیم ملی – ۱۳۶۸

۱۱) تکرار قهرمانی در تهران، حضور سعید عزیزان و نادر محمدخانی در پرسپولیس – ۱۳۶۹

● دوران آغازحرفه ای گری

پولی که وارد فوتبال دهه ۷۰ شد، چند برابر پول سالیان گذشته بود. با این حال، از سال ۷۲ بود که پرسپولیس تحت تاثیر آغاز دوران پول مداری در فوتبال قرار گرفت. آن هم زمانی بود که تیم زیر نظر وزارت معادن و فلزات رفت. تا وقتی وزارتخانه از تیم حمایت می کرد همه چیز خوب بود، اما به محض قطع این حمایت ها همه چیز به هم ریخت و دوران سقوط و سرگشتگی در تیم آغاز شد.

۱) قهرمانی در مسابقات جام در جام آسیا – ۱۳۷۰

۲) قهرمانی در مسابقات جام حذفی کشور، حضور استیلی و خاکپور در تیم ۱۳۷۱

۳) انتقال مدیریت پرسپولیس از سازمان تربیت بدنی به وزارت معادن و فلزات ۱۳۷۲

۴) حضور بگوویچ، حمید درخشان و یورگن گده به عنوان سرمربیان پرسپولیس در ۳ دوره مختلف و حضور عابدزاده، علی دایی، نامجو مطلق و پیروانی به عنوان یاران جدید تیم ۱۳۷۳

۵) اولین قهرمانی در لیگ ایران بعد از گذشت ۱۰ سال، حضور مهدی مهدوی کیا و یحیی گل محمدی به عنوان بازیکنان و استانکو به عنوان سرمربی در پرسپولیس ۱۳۷۴

۶) شکست طلسم ناکامی برابر استقلال، استخدام کریم باقری، میناوند و بزیک در تیم ۱۳۷۵

۷) کسب قهرمانی در لیگ پنجم حرفه ای، خداحافظی فرشاد پیوس از فوتبال و حضور هاشمی نسب، جلالی و کاویانپور در تیم ۱۳۷۶

۸) حضور علی کریمی در پرسپولیس، بازگشت علی پروین به تیم ۱۳۷۷

۹) قهرمانی در لیگ هشتم آزادگان ۱۳۷۸

● دوران جدال با بحران

عوارض خروج از وزارت معادن و فلزات رفته رفته خودنمایی کرد. تیم دچار بحران مالی و مدیریتی شد. اختلاف ها از زمستان ۷۹ تا بهار ۸۱ به طول انجامید، جنگ سهام با پیروزی سازمان به پایان رسید. در دوران جدید ظهور پول، حتی ارزش های اخلاقی را تحت الشعاع خود قرار داده بود. پرسپولیس دوران جدیدی را آغاز کرده است.

۱) قهرمانی در لیگ نهم آزادگان و آغاز بلوی مدیریتی در پرسپولیس ۱۳۷۹

۲) اوج گیری جنگ سهام در پرسپولیس، انتقال مدیریت به علی پروین ۱۳۸۰

۳) قهرمانی در لیگ اول حرفه ای، واگذاری مدیریت تیم به سازمان تربیت بدنی ۱۳۸۱

۴) بازگشت علی دایی به پرسپولیس، سقوط تیم به سکوی پنجم لیگ حرفه ای ۱۳۸۲

۵) حضور راینر زوبل آلمانی در ترکیب تیم ۱۳۸۳

۶) سقوط پرسپولیس به رتبه نهم جدول رده بندی، خداحافظی عابدزاده از فوتبال ۱۳۸۴

۷) حضور در فینال جام حذفی ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵

  ۸)قهرمانی در سال ۱۳۸۶در لیگ برتر 

 

  ۹)قهرمانی در جام حذفی در سال ۱۳۸۸

حسین هدایتی را بهتر بشناسیم!

 

146642_404.jpg

 

 

حسین هدایتی

مسئول باشگاه استیل آذین

 

جناب حسین هدایتی معروف به «آقای عابربانک» کسی که امسال باشگاهش می خواهد مدعی اول قهرمانی لیگ امسال باشد، حالا توجه همه را به خود جلب کرده است.بهتر است کمی او را بیشتر و بهتر بشناسید.

1.     مالک صنایع استیل آذین

2.   مالک کارخانه های فولاد سازی و ورق

3.  دارنده‌ی بزرگترین شرکت پرورش میگوی ایران

4.   برج ساز در دبی و دارای ملک و املاک در کشورهای حاشیه خلیج فارس

5.  مالک زمین های کشاورزی بسیار

6.   سهامدار بازار مبل ایران

7.  رییس شرکتهای تجاری در ایران و خاور میانه

8.  یکی از مهمترین سهامداران بانک خصوصی تات

9.   سرمایه گذار هتل 23 طبقه سیروس هتل 520 ملیون دلاری جزیره زیبای کیش

10.     صاحب دهها کارخانه بزرگ در آسیا و خاورمیانه

11.      در یکی از حسابهایش در ایران بیش از 110 میلیارد تومان پول دارد و بیش از 500 میلیارد تومان هم در بانکهای دبی پس انداز کرده است.

12.    مالک شرکت خاور آذین 

13.   شرکت فجر گالوانیزه سپاهان کاشان را به مبلغ 92 میلیارد تومان خریداری کرده است

حالا فهمیدید که کمک 5 میلیاردی هدایتی به پرسپولیس مانند این است که شما به نزدیکترین دوستتان یا به کسی که دوستش دارید 50 هزار تومان دستی تقدیم کنید!!!

 

آیامی دانید اولین شغلش چه بوده؟!!!

 مسئول پرسنلی سپاه ناحیه 10 تهران، عضو ناحیه مقاومت مالک اشتر و در جبهه  نیز در لشگر 27 محمد رسول الله خدمت کرده است.